نمایش جزئیات

سینه زنی سنگین شهادت حضرت زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم کربلایی حمید علیمی

سینه زنی سنگین شهادت حضرت زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم کربلایی حمید علیمی

دوماه و نیمه گوشۀ خونه
افتادی و بی حال و بی جونی
هرشب نگاهت با علی میگه
دلخوش نباشم تو نمیمونی
 
هر شب نگاتُ با پر معجر
از چشم من آرومُ میگیری
انگارو بعد از رفتن بابات
بدجوری از این شهر دلگیری
 
زهرا ببین زینب چه بی تابه
زانویِ حیدر داره میلرزه
تنها نرو ای همسفر آخه
دنیا بدونِ تو نمی ارزه
 
یادم نمیره کوچه و در رو
جوری زدن که ناگه اُفتادی
تا اومدم از جمعیت رد شم
بانویِ من پشتِ در اُفتادی
 
« یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. »
 
تو گوشمه فریاد اون روزت
فضه که اومد خوب فهمیدم
شش ماهه پرپر شد جلو چشمات
مرگم رو با چشمِ خودم دیدم
 
زهرا بیا و خوب شو بانو
دیگه گذشته هرچی که بوده
جونِ خودت داغِ فراقِ تو
خیلی برای زینبت زوده
 
رومو زمین نندازی ای خانم
طاقت ندارم بی تو دنیارو
تنها نذاری بینِ نامردا 
تنها ترین تنهایِ تنها رو
 
« یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. »
.