نمایش جزئیات
مدیحه سرایی و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها _ حاج مهدی سلحشور
هرچند نام نیک فراوان شنیدهایم نامی به باشکوهیِ زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو بردهست، یا علی! نامش گره به نام تو خوردهست، یا علی!
ترکیب عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
بر دامنِ حسین و سر شانۀ حسن این است رازِ زینتِ شیرِ خدا شدن
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی عقیلة العرب از عشق دم زند
از چشم یار قامت دلدار، دیدنیست نام حسین، از لب زینب شنیدنیست
زن دیده ای از همۀ شهر مرد تر؟ از هرچه مردِ عشق بیابان نورد تر
زن دیدهاید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟ دربند و سربلند، اسیر و امیروار..
با «ما رَاَیت»، بندگیاش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد..
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چهقَدَر، شکل مادر است!
هر بار، تا صدا زدهای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت
زینب طلوعِ دیگری از نام فاطمه ست یک جلوه از حقیقت مستور فاطمه ست
باغ حیاست؛ کوچ بیابانیاش مبین فخرُالنّساست؛ بیسر و سامانیاش مبین..
در پایمردی از همۀ مردها سر است دختِ علی ست در رگ او خون حیدر است..
روزی که دل مجاورِ بانویِ عشق بود حس کرد قبرِ فاطمه هم در دمشق بود
.