نمایش جزئیات

مناجات بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدرضا نریمانی

مناجات بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدرضا نریمانی

میشناسی من و بنده ی بدکارِ تو هستم جز بارِ گناه ، هیچ چی ندارم تویِ دستم

حق داری اگه از منِ بیچاره بِرَنجی بخشیدی هزاربار،ولی باز توبه شکستم

عاشق نشدم، لایقِ دیدارِ تو باشم من با همه بودم، ولی با تو نَنِشستم

من بنده ی پست و تو نِعمَ الاَمیری حق داری که ازمن،هی رو تو بِگیری

من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم

*آقاجان!...یکم حرف بزنیم با آقامون...*

انگار تا میام توبه کنم، می شکنی پامُ انگارکه گرفتی تو اَزم، حالِ دعامُ

شایدبیرونم کرده باشی، از دَرِ خونه ات شایدنمی خوای که ببینی، نوکریامُ

شاید دیدی غافل بودم، از من بَدِت اومد شایدنمی خوای، بشنوی حتی تو صِدامُ

اما کَرَمِ تو،بالاتر از اینهاست امیدِ یه نوکر،آقاییِ مولاست

تو شاهدِ این، اعمال منی حق داری اگه، بام حرف نزنی

من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم

وقتی همه درها،رویِ من بسته می مونه وقتی که دیگه، راهی برا دل نمی مونه

راهی میشم و می رسونم دل رو به مشهد اونجا یه نفر چاره ی کارم رو میدونه

سرگرم گناه ،میشم و باز دور میشم اما سلطانِ رئوف،باز من و به تو می رسونه

ای حضرتِ سلطان، من بی کس و کارم من جایی رو غیر از این خونه ندارم

دردِ دلم و می دونی آقا، تنها تو برام می مونی آقا من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم

دلتنگم و از،غصه برام خواب نمونده چند وقته که بی روضه برام تاب نمونده

خشکِ لبم و یادِ لبِ خشکِ حسینم یه جرعه برا اصغرشم آب نمونده

انگار دَمِ افطار، یه نفر روضه میخونه یه پیرُهنه پاره برا ارباب نمونده

دلتنگِ حسینم،بی تابه مُحَرَّم مارو برسون ای، آقا به مُحَرَّم

دور از حرمت، دلگیرم آقا بی روضه باشم، می میرم آقا

من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم

.