نمایش جزئیات

مناجات بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج ابوذر بیوکافی

مناجات بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج ابوذر بیوکافی

در اوج این بیماری منحوس و ظلمانی ماه مبارک کرده دنیا را چراغانی مهمان رسیده السلام ای ماه مهمانی دلتنگم و حال دلم را خوب می دانی

من آمدم که عقده دل وا کنم هرشب تا با ابوحمزه کمی نجوا کنم هر شب

خوش آمدی ای افضل الساعات فی الاسحار ماه اجرنا یا مجیر ای ماه استغفار خوش آمدی آمادگی و فرصت دیدار ذکر شریف یا حسین لحظۀ افطار

هر روزه داری تا ببیند آب می گرید یاد لبان تشنۀ ارباب می گرید

گر طالب خیری.. دعا خیرفراوان است گر طالب راه نجاتی.. ماهِ قرآن است هم آنکه خوبی می کند محتاج احسان است هم آنکه بد کرده به خود محتاج غفران است

در زیر باران اجابت هر سحر با هم.. درهای رحمت واشده بر خشک و تر باهم

با اینکه بد کردم الهی لاتودبنی دور تو می گردم الهی لاتودبنی کرده حرم طردم الهی لاتودبنی دوری شده دردم الهی لاتودبنی

از این عقوبت سخت تر!؟ بی کربلا ماندم دلخوش به راه اربعین بودم که جا ماندم

عبد فراری جز در مولا کجا دارد حر پشیمان هم برای خود خدا دارد در هر شرایط قلب من خوف و رجا دارد آخر کریم از دست رد کردن حیا دارد

آنقدر می گویم که یارب تا جواب آید بهر شفاعت کردنم طفل رباب آید

ما را به زیر چادر خود می برد مادر دست شکسته بر سر ما می کشد مادر این آبروی رفته از ما می خرد مادر در سفرۀ ماه خدا بانی شود مادر

شکر خدا که شانۀ تو راه افتاده نان تنور خانه تو راه افتاده

شاعر:خانم پورملکی

.