نمایش جزئیات
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم به نفس استاد حاج منصور ارضی
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا مَوْلاَتِی یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد
ما را برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم مُحرمت
یک سال این فراق دلم را عذاب کرد
توبه شکسته ها همه گویند یاحسین
ربُ الحسین هرچه دعا مستجاب کرد
از کودکی حسینیه دار محرمم
این رو سیاه را خودش عالیجناب کرد
هر کس که ذره ذره به پایِ حسین سوخت
او را خدا به وصل خودش کامیاب کرد
گریه غبار سینه ی من داده شستشو
این قلبِ خاک خورده چنان دُر ناب کرد
تفسیرِ دستگیری او از رسول ترک
کار هزار منبر و صد ها کتاب کرد
سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند
او کربلا طریقه ی این وصل باب کرد
هر کس شنید ناله ی حی علی العزا
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
آید به گوش ناله ی محزون فاطمه
مادر به گریه یک یک ما را خطاب کرد
ماهِ محرم آمدُ و پیچید بویِ سیب
صلی علی الحُسین و صلی علی الغَریب
«شاعر: قاسم نعمتی»
نمیدونم شبِ سوم چی جوری روضه م رو بخوانم ، همین قدر بگم یه کاری کرد این دختر، ختم جنایت شد .. با یه ناله ش همه چی رو بهم ریخت .. قربونِ دستای کوچیکش برم .. سال ها روضه حضرت رقیه شنیدید تمام بدنِ این بچه کبود شده بود .. هر کاری کرد دشمن که این بجه دیگه نگه بابا .. بزارید زبانِ حال بگم؛ بابا وقتی تو بیابون زجر منو گرفت بهش سلام کردم ، چنان لگد بهم زد .. همه این خانواده تاسی دارند به بی بی دو عالم .. بابا تو کوچه هم بی بی سلام کرد به دشمنش اون طوری زدش .. گفتبابا من زود دستمُ گذاشتم رو صورتش سلام دادم یه مرتبه اون دستِ بزرگش که تمام صورتمُ میگرفت .. طوری زد بابا اگه میبینی لکنتِ زبان دارم برا اون شبِ .. بابا تا دندونِ شکسته ت رو دیدم دیگه از دندونِ شکستم چیزی نگفتم .. آه ….
پنهان نخواهم کرد این عشقِ عیان را
من عاشقم هرگز ندارم بیم جان را
چون کوه پیش روی دشمن ایستادم
از پا در آوردم همه گردنکشان را
گفتند ساکت باش! گفتم حق حسین است
پای دفاع از تو نمی بندم دهان را
کوچه به کوچه از ولی الله گفتم
تا خلق بشناسند زهرایِ زمان را
بی آبرویش می کنم هر جا موذن
بی ”اَشهَدُ اَنّ علی” گوید اذان را
بابابزرگم واجبُ التعظیم دهر است
از نام او پُر می کنم کل جهان را
ویران شود کاخی که در آن میزبانش
پایین مجلس می نشاند میهمان را
بالای مجلس حرمله شأنی ندارد
زیبا نخواهد کرد کرکس آسمان را
در کاخ شام و کوفه سرداری ندیدم
من روی نی دیدم اجلاس سران را
تو جان من بودی و ما ناباورانه
دیدیم زیر سمّ سبان جانمان را
نفرین نکردم زجر را اما به جایش
بسیار نفرین کرده ام شمر و سنان را
می خواستم انگشترت را پس بگیرم
گشتم ولی پیدا نکردم ساربان را
خارِ مغیلان را حلالش کردم اما
هرگز نمی بخشم پدر جان خیزران را
بعد از عمو عباس من جایِ النگو
دارم به دور دست ردّ ریسمان را
حالا که دیگر حرمله تیری ندارد
با حرص می کوبد به من چوب کمان را
انسیه الحورایی ام جسمم لطیف است
با ضربه ای راحت شکستند استخوان را
ازتو چه پنهان دخترت خیلی گرسنه ست
جز سفره ی تو پس زدم هر آب و نان را
بابا شنیدم خواهرم ای وای ای وای
افشا نخواهم کرد این راز نهان را
*فهمیدی چی گفتم ؟!!.. بابا امروز تو مجلس یکی پا شد رو به خواهرم کرد گفت این کنیزُ به من بده .. هرچی پول بخوای میدم …*
بابا چه گفتی با خدا که پر کشیدی!
یادم بده تا با خدا گویم همان را
کنجِ خرابه شد عرشِ اعلا
خوش آمدی ای عزیزِ بابا
ای قرارِ من چشمم شده روشن
سرت را بگذارم آهسته بر دامن
ای شاهِ تنها، ای بابا ای بابا ..
کردم نوازش با گریه مویت
چیزی نمانده از ماهِ رویت
شکل هلالی دارم یک سوالی
بدونِ گوشواره گوشم شده خالی
یا ذبیح الله، یا اباعبدالله ..
گم شدم آن شب تا در بیابان
گفتم یا زهرا با چشم گریان
دیدم یک بانو دستش رویِ پهلو
مرا بغل میکرد با ورم بازو
ای شاهِ تنها، ای بابا ای بابا ..
برچسب ها
- حاج منصور ارضی
- متن روضه حضرت رقیه (س)
- شعر مذهبي
- دانلود روضه
- روضه جانسوز
- روضه و توسل
- گريز روضه
- گريز مداحي
- متن روضه با صوت
- متن روضه شب سوم محرم
- متن روضه شهادت حضرت رقيه
- متن روضه شهادت سه ساله اباعبدالله الحسين
- متن شعر مداحي حضرت رقيه
- شعر روضه شهادت حضرت رقيه
- متن روضه براي حضرت رقيه
- متن روضه شب 3 محرم
- شب حضرت رقیه
- شب سوم محرم
- شب سوم محرم 99
- 1399
- روضه حضرت رقیه سلام الله علیها