نمایش جزئیات

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام شب هفتم محرم ۹۹ حاج حیدر خمسه _ ببار بارون که من، بارونم امشب

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام شب هفتم محرم ۹۹ حاج حیدر خمسه _ ببار بارون که من، بارونم امشب

ببار بارون که من، بارونم امشب
پریشونم ، پریشون خونم امشب
 
بیا آقا! بیا دورت بگردم
به دنبالِ تو سرگردونم امشب
 
تو این روضه، گرفته ریشه ام آقا
بیا اینجا کمی اَبری‌شَم آقا
 
یکم از تشنگی تو، سهمّ من کن
بخون روضه، بزن آتیشم آقا
 
بزار از دردِ تنهایی بخونم
از این صبر و شکیبایی بخونم
 
گمونم پیشِ گهواره نشستی
بذار امشب که لالایی بخونم
 
*علي لاي لاي، علي اصغر...*
 
اگه عباس هم بازوش زمین خورد
اگه باضربه‌ای اَبروش زمین خورد
 
اینا سخته ولی نه سختر از این
که آقام رو زد، اما روش زمین خورد
 
#شاعر: حسن لطفي

 
*علي لاي لاي، علي اصغر...*
 
*اونايي كه مريض آوُرديد، اونايي كه دكتر جواب كرده داريد، امشب كار رو با رباب ببند.امشب همه روضه خون باشيد، امشب آب رو بر اهل حرم بستن، از امشب تا عاشورا قول بده سير آب نخوري، تا تويِ روضه بتوني بفهمي عطش يعني چي...*

تو خیمه ها، قحطي آبِ عباس، يا عباس، يا عباس
بيچاره تر از همه، رُبابِ عباس، يا عباس، يا عباس
  
شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد
ستاره دور و برِ عَطرِ خنده هات افتاد

همین كه عَطرِ نفسهات در زمان پیچید
زمين برای بزرگی به دست و پات افتاد

برای دلبری از چشمِ بی قرارِ حسین
هُمای عشق به چشمانِ دلرُبات افتاد

بزرگِ مردِ قبیله، علی اصغرِ عشق
كنارِ نامِ شما راهیِ از نجات افتاد

شكوفۀ سحرِ بیتِ حضرتِ ارباب
تو آمدی و علی باز در حیات افتاد

تو مستجاب ترین ذكرِ هر دعا هستی
ضمانِ حاجتِ هر دردِ بی دوا هستی
 
*از امشب آب سهميه بندي شد، همه سهمشون رو مي آوُردن به رباب مي دادن، مي گفتن: رباب! تو بچه شير ميدي، رباب هم خجالت مي كشيد، ببخشيد من رو، زحمت دادم...*

تو مثلِ یك گُلِ سرخی كه بال و پر داری
برایِ دلبری از دلبران هنر داری

اگر چه كودكی اما گواه تاریخ است
بزرگی از پَرِ قنداقه ات به سر داری

تویی كه یك تنه یك لشگری برای حسین
شبیهِ حضرت سقا دل و جگر داری