نمایش جزئیات

سینه زنی ویژۀ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام _حاج ابوذر بیوکافی

سینه زنی ویژۀ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام _حاج ابوذر بیوکافی

دلتنگی وقتی گُر گِرفت میدونی قدر زیارتُ می فهمن بقیع رفته ها معنایِ اوج غربتُ ..

زیارت قبول حاجی بگو رفتی، کنار بقیع یا نه؟ زیارت قبول حاجی نشسته رو غبار بقیع یا نه؟ زیارت قبول حاجی دیدی چه دلگیره مزار بقیع یا نه؟

مشهدِ امام رضا، گریه می کنه برا بقیع هر غروب سامرا، گریه می کنه برا بقیع شهر قم شهر نجف، گریه میکنن برا بقیع حتی شهر کربلا، گریه می کنه برا بقیع

زائرایِ کاظمین، گریه می کنن برا بقیع هم نوا با عالمین، گریه می کنن برا بقیع گریه کُن های حسن، گریه می کنن برا بقیع سینه زنهایِ حسین ، گریه می کنن برا بقیع

وای امان از غربت، فغان از غربت ..

آتیش افتاده رو دَرُ خاکسترش رویِ سرم این درِ نیم سوخته منُ میندازه یادِ مادرم ..

بازم آتیشُ و هیزم بازم دودُ بازم روضه ی مادر بازم دستای بسته بازم کوچه بازم غربت حیدر بازم هتک حرمت شد تویِ این شهر جلو چشمایِ دختر

باچشایِ غرق خون، گریه می کنم برا علی بایه جسمِ نیمه جون، گریه می کنم برا علی بی امام روی خاک، گریه می کنم برا علی یاد مادر جون ، گریه می کنم برا علی

وای امان از غربت، فغان از غربت ..

پشتِ مرکب نیمه ی شب اُفتادم آخر از نفس با یادِ عمه زینبم پَر می گیرم از قفس

می گیرم دمِ روضه روی خاکا برایِ غم زینب بر آن لحظه ای که رفت غریبونه رو نی همدم زینب برا عصر عاشورا همون ساعت که بی محرمِ زینب

هرنفس با اشکُ و آه، گریه می کنم برا حسین یادگار خیمه گاه، گریه می کنم برا حسین یاد مجلسِ شراب، گریه می کنم برا حسین یاد اون بزمِ گناه، گریه می کنم برا حسین

.