روضه و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام حاج حسن خلج

لطفِ تو را از ازل زیاد نوشتند آیینه ات را خدا نژاد نوشتند آقا جان! خاک سر راه تو بهانه ی خلقت خاک مرا هم از بلاد نوشتند ایل و تبار مرا مرید نوشتند ایل و تبار تو را مراد نوشتند هر چه خدا جود داشت داد به دستت نام تو را اینچنین جواد نوشتند یا جوادُالائمه ! اینجوریه دیگه آقا جانِ ما، اَنتَ المَولای و اَنا العَبد ... وَ هَل یَرحَمُ العَبدَ اِلّا المَولای...اَنتَ الکَریم وَ اَنا الفَقیر وَ هَل یَرحَمُ الفَقیرَ الّا الکَریم... آقا جان! اومدم دستم رو بگیر آقا جان ...* یا کَرَم و یا جواد ، عبد تو هستم حضرت بابُ المُراد ، عبد تو هستم *می خوای باهاش حرف بزنی دنبال مجال میگردی؟ یا جوادُالائمه ادرکنی ....حرفای دلت رو بهش بزن ، هر چی میخوای ازش بخواه،بسم الله.....یا جوادُ الائمه ادرکنی.....* هفت زمین در خورِ کبوتر تو نیست غیر بلندایِ عرش، منبرِ تو نیست در بین نماز شَبت ، تجلی الله هیچ کسی غیر تو برابر تو نیست آقای من! این شب جمعه بده جواب سئوالم... آب مگر مهریه مادر تو نیست؟ .