نمایش جزئیات

سینه زنی شهادت امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج رضا بذری

سینه زنی شهادت امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج رضا بذری

ای انس و جان محصّل دانش‌سرای تو وی نه سپهر گوشۀ دارالولای تو جابر شفا گرفت ز دست خدایی‌ات جبریل فیض می‌برد از خاک پای تو می‌جوشد از کلام خوشت معجز مسیح نبْوَد عجب به مرده دهد جان دعای تو ما را چه زهره تا که ز مدح تو دم زنیم؟ گوید خدا برای رسولش ثنای تو اهل سخن هنوز ز دلدادگان حق دل می‌برند با سخنِ دل‌ربای تو با آنکه می‌برد دل ما را مدینه‌ات پیوسته در بقیع دل ماست جای تو باشد کجا به نزد تو قابل، درود ما؟ ای بر تو لحظه لحظه سلام خدای تو قبرت خراب و قدر تو باشد بسی بلند ای عرش کبریا حرم با صفای تو ویرانۀ بقیع تو باشد بهشت ما ای خازن بهشت گدای گدای تو قبر تو در مدینه غریب است و روز و شب باشد مدینۀ دل ما کربلای تو دشنام خصم را که دهد با دعا جواب غیر از تو، ای حلاوت جان در صدای تو حاشا که حق یک سخنت را ادا کنم گر صدهزار بار کنم جان فدای تو ما ظرف کوچکیم و عنایات تو، بزرگ ای وسعت جهان همه ظرف عطای تو! یاد آورم ز خاطرۀ چارسالگیت از کربلا و کوفه و شامِ بلای تو عالم سیاه در نظرت گشت همچو شب وقتی کبود شد بدن عمه‌های تو بزم یزید ریخت به هم، رنگ او پرید وقتی بلند گشت صدای رسای تو گفتی که حاجیان همه ده‌سال در منا گیرند دور هم همه با هم عزای تو ای پنجمین معلم عالم بگو، بگو زهر هشام با چه گنه شد جزای تو؟ تقدیم توست سوز دل صبح و شام ما در قلب ما بوَد غم بی‌انتهای تو نفرین بر آن گروه که در روضة البقیع نگذاشتند گریه کنم از برای تو مسموم وا اماما «شاعر: میثم استاد سازگار»

.