نمایش جزئیات
سینه زنی حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
توی شهر غربت شدم زار و تنها با لبهایِ خونین میگم کوفه نیا
آه، این کوفیا پلیدن نقشه برات کشیدن بیعتشون همه سرابه ..
آه، رو من درا رو بستن دلِ منو شکستن کوفه برام شهر عذابه ..
زینبت میشه، دلخون دخترت میشه، بیجون میدمت قسم آقا کاروانُ برگردون
«واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ اینجا بین کوفه، حرف منع آبه پیچیده بینشون کُشتَنت ثوابه
آه، اگه میای به کوفه مشکارو پر کن از آب آخه داری تو بچه شیرخوار
آه، یه وقت نمونن حیرون دخترا تو بیابون معجرای اضافه بردار
توی کوچهها آقا، دخترات میشن خسته قاتلم میشه اینجا، روضههای سر بسته
«واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ راه من رو بستن، تو کوچه نامردا سرمو شکستن، تو کوچه نامردا
آه، رسیده کارم آخر لبتشنه بر سر دار الهی برگردی، الهی ..
آه، اینا رحمی ندارن حتی به بچه شیرخوار الهی برگردی، الهی ..
کوفه حرمله داره، این شبا چقدر تاره زجر به دخترش داده قول چندتا گوشواره
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
.