نمایش جزئیات
سینه زنی حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ سید مهدی میرداماد
حسین وای .. نیمه شبُ تنهایی، نیمه شبُ غم داره میریزه چشمام بارون نم نم داره میاد آقا با کاروونی خسته که جونمُ میگیره کم کم ..
قلب من شده پاره غصه هام برام یاره کاش میشد که اصغرُ نیاره
کوچه ها پر از سنگه کوفه شهر نیرنگه این بیابونا همه پُرِ خاره
وای .. کوفه پره از نامرد وای .. شاخه گلات میشه زرد آقا برگرد ..
خدایا موندم تنها چه غریبونه توی دل من غصه زده جوونه اومدن تو اینجا میونِ این مردا دلِ منو میسوزونه ..
مردم اینجا صد رنگن کوچه ها پُر از سنگن آمادن بیای با تو بجنگن
تو کینه پر آوازن فکرنعلای تازن روز و شب دارن نیزه میسازن
وای .. تو سوزِ شبهای سرد وای .. آقا سفیرت دق کرد آقا برگرد ..
وای .. کوفه پره از نامرد وای .. شاخه گلات میشه زرد آقا برگرد ..
تو نفسای آخر بالای دارم کاشکی بیای سر رو پایِ تو بزارم
چقده غربت سخته روی لبام خون لخته بالا سرم یاری ندارم
دل پر از تَب آقا روزِ من شبِ آقا غصه هام مال زینبه آقا
مسلم تو بی تابه غرق توی گردابه اینجا صحبت از طفلِ ربابه
وای .. از دردِ سرنیزه ها وای .. افتادم روی خاکا برگرد آقا ..
حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروت شرم وحیا ندارد
بنام آنکه فاتح حنین است عشق تمام انبیا حسین است
.