نمایش جزئیات
سینه زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
لالایی گلم دیگه بخواب کبوتر من الهی به جای تو رو نیزه بود سر من
من اولین بارم بود دیدم برای تو که لالایی میگم
دیگه علی چشماتو نمیبندی
میدونی که از دنیا خستم به خنده هات خیلی وابسته ام
چرا دیگه مادر تو نمیخندی
لالایی میگم صدام میلرزه تنت زیر خاک سرت رو نیزه
حسین ای جانم حسین ای جانم
به خواهش من تو دست رد نزن پسرم یادت باشه که بیای بخواب من پسرم
کارم شده هی اشک و زاری که بر نیومد از من کاری
به خاطر این روزها حلالم کن حالا که رو نیزه خوابیدی
بگو منو مادر بخشیدی دعا برا بی تابی حالم کن
به این نامردها رسید فریادم سرت افتاد و منم افتادم
حسین ای جانم حسین ای جانم
به خواب رفته علی اصغرم در این گلزار کسی بلند نگرید که می شود بیدار
کسی بلند نگرید که این ستم دیده ز فرط تشنه لبی مدتی نخوابیده
حسین ای جانم حسین ای جانم
.برچسب ها
- حسین سیب سرخی
- اشعار سینه زنی حضرت علی اصغر (ع)
- شعر مذهبي
- شعر سینه زنی
- کربلایی حسین سیب سرخی
- متن شعر مداحي
- دانلود شعر مداحي
- شعر سینه زنی حضرت علی اصغر
- شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر
- سینه زنی حضرت علی اصغر
- متن شعر سینه زنی شب هفتم محرم
- متن شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر
- متن شعر حضرت علی اصغر
- شعر سینه زنی شب 7 محرم