نمایش جزئیات

سینه زنی امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی مهدی رعنایی

سینه زنی امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی مهدی رعنایی

حسن جان! یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر حسن جان! چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر حسن جان! میری کوچه میشه غمت چند برابر

حسن جان! چی دیدی مگه کی باهاتون در افتاد چی دیدی نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی مگه مادرم با سر افتاد

غریب کوچه ها شدن باتو‌ غریب کربلا شدن با من دیدنِ مادر روی خاک باتو شهیدِ سرجداشدن با من

حسن جان! جان جان جان

یه کوچه همه زندگیِ من و زیر و رو کرد یه کوچه که ما رو با نامردِ شهر رو به رو کرد یه کوچه که با یادش باید مرگ و باز آرزو کرد

یه کوچه یه نا مرد به ما توی این کوچه بد کرد یه نامرد رسید راه و روی ما سد کرد یه نامرد گُل یاسِ حیدر و لگد کرد

غریب در وطن شدن با من شهید بی کفن شدن باتو تو خونه دست وپا زدن با من گودال، دست و پا زدن با تو

حسن جان! جان جان جان

حسین جان! شکسته دلم تو غمت مثل شیشه حسین جان! میدونی که این و میگم من همیشه حسین جان! آخه روزی مثلِ روز تو نمیشه

حسین جان! برادر! میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه میاد و دیگه میری از حال به زیرِ سُمِ اسبا میشی لگد مال

پنجره و کبوترا با من شهیدِ بی کفن شدن با تو خلوتیِ صحن بقیع بامن شلوغیِ کرببلا با تو

حسین جان! جان جان جان

.