نمایش جزئیات

سینه زنی امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حمیدعلیمی

سینه زنی امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حمیدعلیمی

تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون

مگه یادم میره چی اومد به سرم مگه یادم میره چی اومد به سرش وسط کوچه ها غرورش رو شکست جلوی پسرش

الهی بشکنه دست مغیره میون کوچه ها بی مادرم کرد

تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون

ببین اشکِ منُ ، ببین آهِ منُ نمیفهمه کسی غمایِ حَسَنُ

چه کنم با غمِ طئنۀ این مَردم چه کنم با غمِ مصیبتِ دنیا سلامم بی جواب،بغض گلوم سنگین شبیه بابا

اَلا ای شاه یارم را گرفتن همه دار و ندارم رو گرفتن

تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون

دلم تنگِ برا، تماشایِ حسین دارم میسوزم از، همه غمهای حسین

به خدا سخته این پیروهن به تنت وقتی غارت میشه حتی پیروهنت بی کفن میشی و یه بوریا آخر میشه کفنت

اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسمِ صد چاکت نکردن

.