نمایش جزئیات
«اختر تابنده »
نخل سر سبز ولا را ثمر آمد ثمر آمد
صدف مهر و وفا را گهر آمد گهر آمد
قلم صنع خدا را اثر آمد اثر آمد
پسر شیر خدا را پسر آمد پسر آمد
به حسین بن علی نوردو عین آمده امشب
نازنین کودک سرباز حسین آمده امشب
گوش دل را ، ز حق این طرفه ندا آمده امشب
که چراغ دل مصباح هدی آمده امشب
مهر طمار امام شهدا آمده امشب
آری آری پسر خون خدا آمده امشب
گل لبخند ز خورشید فروزنده مبارک
قمر فاطمه را اختر تابنده مبارک
آمد آن غنچه که دل ، باغ بهشت است ز بویش
باغبان و گل و بلبل شده محو گل رویش
همه را دست به دامان همه را دیده به سویش
زده گلبوسه پدر گاه به لب گه به گلویش
یم لا را گهر است این ، گل دست پدر است این
پدر خلق جهان را پسر است این ، پسر است این
این همان طفل صغیر است که خوانند کبیرش
همه جان ها است حقیر و همه دل هاست اسیرش
همه خوانند بزرگ و همه دانند امیرش
نه نگاه است به آب و نه نیازاست به شیرش
تاز خون غسل دهد وقت شهادت سرو رو را
سپر تیر بلا کرده ز آغاز گلو را
پسر فاطمه دلباخته بر ماه جمالش
صحنه کرب وبلا دیده به چشم و خط و خالش
دل و جان عاشق زیبایی لبخند وصالش
شهدا و صلحا یکسره مبهوت کمالش
دل توحید او راست ز بس شوق شهادت