نمایش جزئیات
سینه زنی و توسل ویژۀ ایام اربعین کربلایی حاج محمد بذری
خواهرت از راه رسیده نیمه جون و بی قرار و قد خمیده
آخ نپرس از حالِ خواهر بیا داداش به استقبالِ خواهر
دلم پرِ یه دلهره ببین چطور سکینه غصه می خوره
ازم نپرس تو رو خدا نشد رقیه رَم بیارم کربلا ..
حسین من،حسین من ضیاء هر دو عین من ..
قدم قدم با قدِ خم ایشاالله اربعین میام سمت حرم حسین من،حسین من ضیاء هر دو عین من ..
کو علمدار؟ کو اباالفضل؟ کوفه من افتادم از زانو ابالفضل
از سرِ بام سنگ خوردم سیلی ها تو کوچه های تنگ خوردم
میشنوی مرد؟! دارم یه درد شاگردِ قرآنم منُ مسخره کرد
هرکی به من کنایه زد بدتر نبود از زخمی که همسایه زد
حسین من،حسین من ضیاء هر دو عین من ..
ازدحامُ ملآ عام دختر حرمله دف می زد سرِ بام
مجلس شام.. مجلس شام..
مست کردند پیش من انگشترت رو دست کردند
ببین سرم روسریُ نذاشتم از من بگیرن معجریُ
تنم پر از کبودیِ سوغاتیِ محلۀ یهودیِ
حسین من،حسین من ضیاء هر دو عین من ..
.