نمایش جزئیات

مدح _ میلادِ حضرت علی اصغر علیه السلام _ حاج احمد واعظی

مدح _ میلادِ حضرت علی اصغر علیه السلام _ حاج احمد واعظی

باز دلِ آسمان زتیرگی دور شد
قلب ِ زمین و زمان چو وادی ِ طور شد
گوش ِ لعیمان کر،چشم حسد کور شد
مدینه شهر رسول،بهشتی از نور شد
*مگه چه خبرِ؟؟*
به کوی هاشم که دل می برد از عالمین
علی اصغر قدم، زده به بیت الحسین
بیا ببندیم گل،مسجد و محراب را
ببین به اوج فلک،خنده ی مهتاب را
صدا بزن تا سحر،حضرت ارباب را
چو جان گرفته به بر، این گل شاداب را
*چه خبر ِ تو اون خونه ی نورانی؟*
عشق به وجد آمده،گل ز گلش وا شده
حسین ارباب من،دوباره بابا شده
امشب از آن لحظه هاست که دست و پا شُل کند
خون ولایت به دل، دوباره قُل قُل کند
به عشق کرب و بلا،میل توسل کند
تا به سحر ممکن است جنون من گُل کند
به به از این شور و شین،جانم از این شور و شین
فرشته ها می پرند، به گرد بیت الحسین
علی علی علی علی...
بنام اصغر ولی،به رتبه اکبر بود
لعل لبش قبله ی، زمزم و کوثر بود
کودک شیری است ولیک،شیر دلاور بود
در دل ِ چشمان او،هیبت حیدر بود
سینه ی بی کینه اش خزانه ی فضل اوست
به بازویش قدرت ِ عمو اباالفضل اوست
حور گرفتار او، فرشته ها واله اش
برده دل از مهر و ماه،صورت ِ مه پاره اش
ملائک از  آسمان، به عشق نظاره اش
بال زنان آمدند،کنار گهواره اش
وای چه غوغاست او،دلبر زهراست او
مثل عمویش حسن،چقدر زیباست او
مَبین که شش ماهه است،که مرده احیاءکند
گردش چشمان او کار مسیحا کند
یک نخ قنداقه اش درد مداوا کند
فلک شود زیر و رو اگر که ایما کند
سکه ی او تا ابد همیشه رائج بود
برای خلق خدا باب حوائج بود