نمایش جزئیات
مدح خوانی سالروز به امامت رسیدن امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج حنیف طاهری
یا رَبِّ الحُجَّه بِحَقِّ الحُجَّه اِشفِ صَدرِالحُجَّه بِظُهورِ الحُجَّه
ای دلِ طوفانی ام آرام باش یک تپش با قلب من همراه باش
واژه هایم را پُر از احساس کن دیده را از اشک پُر الماس کن
وا کن از پای قلم زنجیر را بشکن این بغض شب دلگیر را
تا نویسم در چُنین هنگامه ای سوی آن صحرا نشسته نامه ای
کعبۀ آبادِ حجازِ من توئی مستحباتِ نماز من توئی
ای تو آرامِ دل هر بی شکیب مستجابِ آخرین اَمَن یُجیب
یادت ای قامت قیامت هر کجا کرده غوغای قیامت را به پا
صبحِ جمعه رقصِ شورانگیز باد حلقه ی زلفِ تو را آرَد به یاد
چیست این دل شورِه های بیکران پشتِ کاشی های سبزِ جمکران
کِشتی امید در گِل تا به کِی؟ بانگِ اَللّهُمَ عَجِّل تا به کِی؟
تا به کِی از داغ هجران تو صبر جلوه کن ای آفتاب پشت ابر
اشک هایم هر پگاهِ انتظار گُل کُند در وعده گاه انتظار
کاروان سالار لختی صبر کن یوسفی دارم به چاه انتظار
کِی به دریایِ ظهورت می رسم؟ زورق این آبراهِ انتظار
بی تو در سرمایِ شب بی طاقتند کودکان بی پناهِ انتظار
کاش مستِ چشم نازت می شدم ریشه ای از جانمازت می شدم
کاش برگردی که باز آید بهار کاش گردد دست بوست ذوالفقار
کاش یک دَم میهمانت می شدم نیمه ی شب روضه خوانت می شدم
کاش یک ساعت عنان گیرت شوم یا جوان مرگِ تو یا پیرت شوم
دادم از کف جمله صبر و تاب را تا که بوسیدم کفِ سرداب را
بانگِ هَل مِن ناصِر از کعبه بَرآر کعبه را از این سیه پوشی درآر
ذوالفقار حیدری را تاب ده کافران را بیم از مُرداب ده
خیز و بَر هم زن همه آرامِشان کام شیرین تلخ کن در کامشان
محو کن فرعونیان نیل را از فلسطین نقش اسرائیل را
کربلای دیگری آغاز کن روزه ی صبر خدا را باز کن
کودک ششماهه را خوابی رسان خیمه های تشنه را آبی رسان
اهل بیت عشق را دریاب زود خیمه ی عباس مانده بی عمود
یا صاحب الزمان...