نمایش جزئیات
روضه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی
ای متجلـی از رُخَت جلـوۀ حُسنِ داوری غیـر نبـی بـه انبیـا داده خـدات برتـری هم به زمین امامت و هم به سمات، سروری حُسن نکـویت از همـه کـرده ندیـده دلبری خلقت وطینتت همه فاطمی است و حیدری یا امامِ عسکری! محیط عِلم و معرفت یگانه گوهرش تویی سپهـر نـور اگـر دهـد مـه منورش تویی مَلَک اگر مَلَک شده، امام و رهبرش تویی سلام ما به سامره که سایهگسترش تویی مـزار تـو در آن زمین، نمـوده نورگستری یا امامِ عسکری! در آسمان معرفت شمس تویی، قمر تویی تمـام نخلِ عِلم را ریشه تویـی، ثمر تویی بهار نور را همه صدف تویـی، گهر تویی شب سیاه هجر را صبح تویی، سحر تویی ز وصف ما، ز مدح ما، تو بهتری، تو برتری یا امامِ عسکری! تو چشمـۀ علـوم حـق ز دَه یـمِ ولایتی تو حُسن کردگـار را جمـال بـی نهایتی تو برتر از حدیثی و تو فرق هر روایتـی تو مظهـر حقیقتـی، تـو مشعـل هـدایتی تو آن ستوده حضرتی، تو آن بزرگ آیتی که مـیکند جمـالِ تـو ز خلقِ تو دلبری یا امامِ عسکری! اگر چه در زمین دمد فروغ جاودانیات کنند سجده قدسیان به حُسن آسمانیات هزار حیف، شـد بدنِ چو لالۀ خزانیات نوشته شد به خون دل، کتاب زندگانیات بسان شمع سوختـه، نمانده از تو پیکری یا امامِ عسکری! سـلامِ روح و اولیــا بــه پیکــرِ مطهرت چه شد که زهر دشمنان شراره زد به پیکرت نشـان مـرگ شـد عیـان به عارضِ مُنَوَّرت به وقت مرگ مهدیات چو جان گرفت در برت دگر به نیزه بر سرت، نشد جفـا زِ هـر سَری یا امامِ عسکری! خشک است کامتو ولی از قحط آب نیست هستی اسیر گرچه به دستت طناب نیست از خونِ سر، محاسنت آقا خضاب نیست بر پیکر شما اثرِ آفتاب نیست *تا صدازد: مهدی جان! "يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اِسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي" پسرم! تشنه هستم آبی به من برسون... میگه: آب براش آوُردن، این کوزه رو بالا آورد آقا که آب بنوشه، بدن لرزه داشت، دندان ها به ظرف آب میخورد...* دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد .. هیچکس اینقدر پلید نشد .. خیزران خسته شد یزید نشد *بریم گودال ..مابین اونهمه شلوغی خلوت کرده حسین...* آقام توگودال مناجات میکنه خدا به عشقش مباهات میکنه کیه که توحید رو اثبات میکنه آقام توگودال مناجات میکنه یا رب! تقبل دمائنا الله یا رب! تقبل رجالنا الله *بعضی وقتا سرش رو از توی گودی بلند میکنه...* یا رب!تقبل نسائنا الله خدایا اینمنم این پیکرم این هم امیر لشکرم این علیِ اکبرم اونمعلیِ اصغرم حاضرم غارت بره انگشت و هم انگشترم ولی نرن سمتِ حرم وای خواهرم، ای وای دخترم *همون آقایی که میگه: "رِضَاً بِرضاک" یهو دیدن، لحنش عوض شد..."یا غیاث المستغیثین" *حضرت آیت الله بهجت فرمودن: آخر گریزاتون اینجا باشه؛ روضه ای بالاتر از این نیست، اونم اینه...* همین که تیر سه شعبه به سینۀ تونشست دوباره درد به پهلوی مادرت افتاد خس وخاشاک آورده اند دریا را بسوزانند حرامی ها نمیدانند آب آتش نمیگیرد اگر آتش گرفت آن در، به گرمای وجود توست کدامین چوب پیش آفتاب آتش نمیگیرد توکهمیسوختی، محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچ کس مثل رباب آتش نمیگیرد * حسین ...* .