نمایش جزئیات
سینه زنی شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سیدرضا نریمانی
خوشی باهات کرده چرا قهر رو زمینی تا اَبدُالدهر
یکی ندید تو این همه شهر سوختنتُ تو آتیش زهر
گوشه ی حجره ای تک و تنها هی نفست شماره می افتاد
از گوشه ی چشای مهدی تو گریه مثل ستاره می افتاد
ناله ی بی امون، بی هوا میزدی بمیرم میونحجره دست و پا میزدی
سرفه پیش چشه بچه ها میزدی شنیدم با گریه مادرو صدا میزدی
حسن بن علی... غریب سامرا
دل تو از سوز جگر سوخت پدر نفس زد و پسر سوخت
یاد لب خشک ارباب عطش لباتُ هی بهم دوخت
روضه برام بخون از اون شامی که نیزه ای توی گلو جا کرد
روضه ای که سکینه توی گودال سفره ی دل برا بابا واکرد
همونی که ازم پدرم روگرفت با یه عده حرومی دورِ حرم رو گرفت
تو نبودی اون روز معجرم رو گرفت اومدم فرارکنم موی سرم رو گرفت
حسن بن علی...غریب سامرا