نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج امیر کرمانشاهی

روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها  _ حاج امیر کرمانشاهی

تو فاطمیه زبون بگیرید مثل یه بچه که غم مادرُ دیده

میخوای یه کم از داغُ بفهمی فکر کن که مادرِ خودت قدش خمیده

مادر یه جور دیگه برا همه عزیزه مادر نباشه زندگی بهم میریزه تاریکه خونه وقتی که مادر مریضه

سخته ببینی مادرت از خونه میره سخته ببینی مادرت داره میمیره سخته ببینی از بابات روشُ میگیره

میسوزه از پا تا سرم آخه نمیشه باورم سیلی زدن به مادرم

المَضروبةِ وَجهُها... یک ضربه زد تمام رُخش را سیاه کرد

تو همه عالم همه میدونن مادر برای هر کسی بود و نبوده

من روضه ام امشب همین یه خطه یه لحظه فکر کن روی مادرت کبوده

*الهی اون روز هیچ‌وقت نیاد،نبینی اصلا...*

دوباره سینه ام آتیش گرفته هزار ساله دلای ما آروم نمیشه

بند نمیادش بارونِ اشکام داغ یه مادره جَوُون تموم نمیشه

مخصوصاً اون مادری که قدش کمونه مادری که میدونه دیگه نمیمونه اون مادری که زدنش میون خونه

با هر نفس رو بسترش لاله شِکُفته سه ماهه دردش و به شوهرش نگفته این شبا حتی شونه از دستش میوفته

آخرِ این‌کار رو ببین خونِ رو دیوارُ ببین ضربه ی مسمارُ ببین

*وَ لَستُ ادرِي خَبَرَ المِسماري سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري*

خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت

چُنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت: مادر! سینه ام سوخت

.