نمایش جزئیات

روضه و توسل شهادت امام هادی علیه السلام_ حجت الاسلام سیدحسینِ مؤمنی

روضه و توسل شهادت امام هادی علیه السلام_ حجت الاسلام سیدحسینِ مؤمنی

امام هادی علیه السلام رو مسموم کردن، امامِ عسکری علیه السلام، اومد بالینِ پدر، دارد بعد از اینکه امامِ هادی رو نماز خوند، بردن دفن کردن، امامِ عسکری سن و سالی نداره، دارن بر می گردن، به یه جایی رسیدن، خیلی هوا گرم بود، مغازه دار یه مقدار آب پاشیده بود جلو مغازه اش، که خنک بشه، امامِ عسکری علیه السلام، از مغازه دار اجازه خواست، میشه من چند لحظه اینجا بشینم؟ اجازه داد حضرت بشینه، چون حضرت داغدار بود، حضرت عزادار بود، مردم هم که امده بودن اونجا نشستن، یه مقدار حال حضرت مساعد شد، امامِ عسکری حرکت کرد، اما همه نوشتن: تویِ تشییع امامِ هادی علیه السلام، امام عسکری گریبان چاک داد، به حضرت عرض کردن: آقا! شما امامید؟ گریبان چاک میدید؟ بی طاقت میشید؟ آقا فرمودند: بی تابیِ من برایِ اینه که من امام رو دفن کردم، داغِ امام دیدم... اجازه میدید من از امامِ عسکری چندتا سئوال کنم؟ جوابش رو با گریه های شما میخوام دریافت بکنم، آقاجان! یا امامِ عسکری! شما گریبان چاک دادید، چرا؟ بدنِ باباتون زیرِ آفتاب مونده بود؟ چرا گریبان چاک دادید؟آیا بدن باباتون رو غارت کردن؟آیا سَرِ باباتون رو جلوتون از بدن جدا کرد؟ آیا بعد از شهادتِ باباتون امامِ هادی، به اهل و عیالش بی احترامی کردن؟ اگر شما اینجوری گریبان چاک میدید، چه حالی دارن اونایی که از بالایِ تلِ زینبیه دارن میبینن، دورِ بابارو دوره کردن، هر کی هر چی به دستشِ داره به بدنِ باباشون میزنه... امروز صاحبِ عزا امامِ زمانِ، همه با هم از ایشون دعوت کنیم یه نگاهی به ما بکنه، یه نگاهِ خاصِ ولایی در این روزِ شهادت بیاندازه، همه با هم دعای حضرت رو زمزمه کنیم: "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن..." .