نمایش جزئیات
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی سلحشور
دلم می خواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی
نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی
تو را با زخم صورت می شناسم
مرا بشناس با قد کمانی
نمی دانم چرا این زَجرِ نامرد
بدش می آید از شیرین زبانی
عبایت روی دوشِ نیزه داری
عقیق تو به دستِ ساربانی
چه مویی داشتی بابا زمانی
چه مویی داشتم بابا زمانی
اگر مالِ منی پس پیش من باش
چرا دائم به دستِ این و آنی ؟!
*یه بار تو خورجینِ مرکبی، یه بار تویِ تشتِ زری، یه بار کنجِ تنوری، پس کی بغلِ من میآیی؟…*
نشد غارت پدر جان!چادرم را
خودم دادم به آن دختر امانی !
*بذار دَمِ گوشِت بگم تا کسی نفهمه…*
نفهمد هیچ کس بازار رفتم
بماند بین ما رازِ نهانی
رُخت را سیر دیدم سیر گشتم
تو بودی آن غذای آسمانی
سرت خاکی شده در این خرابه
شدم شرمنده از این میزبانی
برچسب ها
- حاج مهدی سلحشور
- اشعار و روضه های مناجات
- متن روضه حضرت رقیه (س)
- شعر مذهبي
- دانلود روضه
- روضه جانسوز
- روضه و توسل
- گريز روضه
- گريز مداحي
- متن روضه با صوت
- متن روضه شب سوم محرم
- متن روضه شهادت حضرت رقيه
- متن روضه شهادت سه ساله اباعبدالله الحسين
- متن شعر مداحي حضرت رقيه
- شعر روضه شهادت حضرت رقيه
- متن روضه براي حضرت رقيه
- متن روضه شب 3 محرم
- شب حضرت رقیه
- شب سوم محرم
- آموزش مداحي
- دانلود مداحي