نمایش جزئیات
روضه شهادت امام صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی هم گرفتار امام صادقیم
هم گرفتار امام صادقیم
هم عزادار امام صادقیم
وقتی روضه شعبهای از حرمه
ماها زوار امام صادقیم
ما که میمیریم برای اهل بیت
عشقمونه روضههای اهلبیت
قربون خدا برم که آفرید
ما رو تسلیم رضای اهلبیت
به ما گفتن که چهجور کجا بریم
تشنه و گرسنه کربلا بریم
برای ادای حقمون مدام
واسه گریه توی روضهها بریم
بشنوه هرکسی که گریهکنه
این دعای شب آقای منه
خدا رحمت کنه اون کسی رو که
برا ما بلند زجه میزنه
زجه میزنم برا شاه غریب
برا داغ قتلگاه و بوی سیب
برا اون شاهی که با صوت ضعیف
صدا زد "أين زهير، أين حبيب؟"
زجه میزنم برا پیرهنش
برا نیزهای که خورد تو دهنش
زجه میزنم برا ساعتی که
در آوردن پیرهن رو از تنش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز هم سوخته انگار در این کوچه
نمکی خورده به زخم جگر این کوچه
من از این کوچه، از این راه بدم می آید
بس که شوم است همیشه خبر این کوچه
این که عمامهاش افتاده زمین یعنی که
ازدحامی شده انگار سر این کوچه
پیرمردی وسط راه زمین خورد ولی
همه شادند چرا دوروبر این کوچه
وسط خانه دل دخترکی میلرزد
روی خاک است همین که پدر این کوچه
آشنا میزند این صحنه، دو دست بسته
قبلتر دیده دو چشمان ترِ این کوچه
کاش این بار نسوزد بدن بانویی!
از شررهای در شعلهور این کوچه
آه! یکبار علی بود و علی بود و علی
آه! بانوی علی و گذر این کوچه
چهل نفر آمده بودند میان خانه
چهل نفر آمده بودند سر این کوچه
بوی خون میرسد انگار هنوز از دیوار
بوی خون میرسد از میخ در این کوچه
شاعر: #احمد_شاکری