نمایش جزئیات

روضه امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی

روضه امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما
دلیل پلک های زخم! مرهم را مگیر از ما

برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم
همین یک دلخوشی مانده ست این کم را مگیر از ما

به غیر از خیمه ی تو هرکجا آلوده ی فتنه ست
نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما

دَمِ نوحه برای سینه زن حکم نفس دارد
بدون روضه می میریم این دَم را مگیر از ما‌
 
*آدمِ اَبوالبشر دویست سال گریه کرد، میگن اینقدر گریه کرد رد اشک تو صورتش جا انداخت،
 فقط از عطشِ حسین شنید، نه گودالی رو دید، نه ذبحی رو دید.. نه دست وپا زدن بچه ای رو دید، حالا ببین امام سجاد چی دیده کربلا... ..*


آب دیدم، کام عطشان تواَم آمد به یاد
دیدم آتش، لعل سوزان تواَم آمد به یاد 

دوختم بر آسمان پر ستاره، چشم خویش
بر بدن، زخم فراوان تواَم آمد به یاد

تا شنیدم کشتیِ بشکسته‌ای بر گِل نشست
پیکرِ بر خاک، عریان تواَم آمد به یاد

*دیگه چی دیدی آقاجان! یاد مصیبتهای کربلا کردی؟* 

از فراز شاخه‌ای آمد صدای بلبلی
بر سر نی، صوت قرآن تواَم آمد به یاد

شعلۀ شمعی در آغوش نسیم، آشفته بود
روی نی، موی پریشان تواَم آمد به یاد

قصّۀ سنگ و سبو در خاطرم چون نقش بست
ماجرای چوب و دندان تواَم آمد به یاد

*به آقا زین العابدین خیلی ها گفتند: چقدر آقاجان! گریه میکنید؟ شما که پدرتون از مکه که راه افتاد خیلی ها جلویِ باباتون رو‌گرفتن، بهشون گفتن: یا اباعبدالله! سفری که میری پُر از خطرِ.. آقا خودشون به همه می فرمود :"خداوند اِراده کرده من رو در خون آغشته ببینه..."
آقاجان یا زین العابدین! پس این‌همه گریه برا چیه؟ آقا با دست به پیشانی مبارک زد، هی گریه اش بیشتر شد، فرمودند: کشته شدن در راه خدا آرزوی ماست ... اما تا امروز آیا شنیده بودید یکی از زن و بچه های ما خانواده به اسارت بره؟....*

تا حالا از این خونواده زنی رو ‌نبردن اسارت
 الهی می مُردم‌نمیدیم ‌اینقدر جسارت
 
هر کجا نشستی ناله بزن بگو: یا حسین...

.