نمایش جزئیات

سینه زنی حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم۱۴۰۱ کربلایی حسین سیب سرخی

سینه زنی حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم۱۴۰۱ کربلایی حسین سیب سرخی

گریه نکن اینقده اشک غم نریز 
گریه نکن خرابه رو بهم نریز 

گریه نکن گریه نکن گریه نکن

 گریه نکن الان میان میزننت
 گریه نکن نذار کبود بشه تنت 

گریه نکن گریه نکن گریه نکن

 یکم چشات و هم بذاری بابا
 آروم میشه دردی که داری بابا

اِنقده گریه میکنی ای بابا
اشک رباب و درمیاری بابا

دیگه آروم نمیشم تا بابام بیاد
یا منو ببر به پیشش یا بابام بیاد

مَنِ الَّذي أَيْتَمَني
بابا حسین عشق مَنی...

میزدنم عمو‌ نمیدونه‌ کبوده بدنم 
میزدنم دندونم افتاده تو شام از دهنم

میزدنم ...میزدنم ...

تاره چشام، آروم‌نمیشم آخه بابامو‌میخوام 
تاره چشام، دوس ندارم پشت سر ناقه بیام

نفس کشیدنم عذابه بابا
رو دست من رَدِّ طنابه بابا

مگه بابام نمیدونی که بابا
مارو آوردن تو‌خرابه بابا

دیگه هیچی نمیخوام تا بابام بیاد
دیگه بازی نمیایم تا بابام بیاد

مَنِ الَّذي أَيْتَمَني
بابا حسین عشق مَنی...

آبله هام بهونه ای شده برایِ گِله ها 
آبله هام زیاد میشد وقتی که تو هلهله ها

گوشواره هام برا اونیکه سر بریده صله شد
النگوهام سوغاتیای دختر حرمله شد 

قسمت من حالِ خرابه، بابا
همه سؤالَم بی جوابه، بابا

یکی نبود بگه به خولی، بابا
جامون مگه بزم شرابه، بابا

دیگه بیدار می مونم تا بابام بیاد 
شده تب دار می مونم تا بابام بیاد 

 مَنِ الَّذي أَيْتَمَني
بابا حسین عشق مَنی...

کنون که داغ تو بر سر هم  اثر بگذارد
چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد 

برو بهشت که جبریل جای خِشت خرابه 
برای زیر سرت بالشی زِ پر بگذارد

سه سال داری و صد زخم باید عمه ات امشب
برای غسل تنت وقت بیشتر بگذارد

کجاست؟ فاطمه تا بازوی شکسته ببیند 
علی کجاست؟ به دیوار غصه سر بگذارد 

منم‌حسین و تو عباس پس رواست که عمه 
کنار پیکر تو دست به کمر بگذارد 

تن کبود تو را بین قبر می نهم اما 
هِلال قامت رنجیده ات اگر بگذارد

کنار عمه، بمان من نمی گذارم از این پس
در این خرابه کسی با تو سر به سر بگذارد 

بمان عزیزِ دلم قول میدهم نگذارم
دوباره چوب قدم بر لبِ پدر بگذارد

.