نمایش جزئیات

قسمت اول روضه امام حسن مجتبی علیه السلام ماه صفر۱۴۰۰ سیدمجید بنی فاطمه

قسمت اول روضه امام حسن مجتبی علیه السلام ماه صفر۱۴۰۰ سیدمجید بنی فاطمه

كَرَم كنارِ كريميِ تو كم آورده
به پيشگاه تو درياي غم نم آورده

نبود داغ تو كمتر ز داغ عاشورا
خدا ميانِ صَفَر يك مُحَرَم آورده

گذاشت نان و نمك، آب و زهر، همسر تو
چه سفره ي افطاريِ فراهم آورده

يك عُمر خونِ جگر خورده اي و حالا او
براي زخم تو مرهم كه نَه سَم آورده

براي تير زدن برتن‌مطهر تو
چقدر آن زنِ ملعونه آدم آورده

جدا مكن به بد و خوب، مادرت ما را
ميان مجلس سوگ تو درهَم آورده

دوباره بين غزل نام مادرت بردم
مرا ببخش اگر خاطرِ تو آزردم

مرا ببخش اگر باز ناله سر دادی
مرا ببخش اگر یاد کوچه افتادی 

*غریب اون‌کسی نیستش که حرم‌نداره، غریب اون کسی نیستش که زائر نداره، غریب اون کسی نیستش که یار و یاوری نداره، غریب اون کسی است که جلو چشمش مادرش رو بزنن نتونه کاری بکنه ..*

همیشه زخم غمی کهنه روی بالت بود
سپید موی تو شد گرچه پنج سالت بود

تو قامتی که شد از غم خمیده را دیدی
 تو آنچه که هیچ کسی هم ندیده را دیدی 

به روی خاک تو دیدی ستاره افتاده
به پیش چشم خودت گوشواره افتاده 

غریب آقا ..غریب آقا ...

چگونه قلب تو دیگر به سینه ات بند شود
چگونه فاطمه از خاکها بلند شود

گرفت دست تو را و کمی تبسم کرد
ولی چه فایده که راه خانه را گم کرد

.