نمایش جزئیات

قسمت دوم/روضه حضرت زهرا سلام الله علیها سیدمجید بنی فاطمه

قسمت دوم/روضه حضرت زهرا سلام الله علیها سیدمجید بنی فاطمه

نه اینکه نشد اشک چشمم دوایت
خودت خواستی مرگ باشد شفایت

فدای صدای سلام نمازت
چرا درنمی آید امشب صدایت

غریبی نکن با غریبِ مدینه
منم فاطمه یار درد آشنایت

چه دنیای تلخی است دنیای بی تو
برای منِ بی کَس و بچه هایت

اگر ماندنت بسته بر خواهشم بود
نگفتی چرا تا بیوفتم به پایت
 
 
*زهرا جان! نرو، علي رو تنها نذار، زودِ بچه هارو يتيم كني خانومم...*
 

به آتش زدی تا بمیری برایم
عزیزم الهی بمیرم برایت


*امشب همه داد بزنن برا بي بي، مي دوني چرا؟ آخه بچه هاي زهرا نتونستن برا مادرشون خوب گريه كنن...*
 
 
ببین حال آشفته ام را که زینب
تسلّا به من میدهد در عزایت

برو گرچه شرمنده ام تا قیامت
از اینکه نشد جانم آخر فدایت

برو مهربانم ولی مطمئن باش
مرا میکُشد داغ تو در نهایت

برای من و این یتیمان دعا کن
اگرچه شکسته است دست دعایت

برای دل من که باید ببینم
از این پس در این خانه خالیست جایت
 .
شاعر  مصطفی متولی
.