نمایش جزئیات

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها حاج مهدی رسولی

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها حاج مهدی رسولی

گریه کردی پسرم
من بمیرم تو دیگه مَردی پسرم

حسنم گریه نکن 
دنبال گوشواره نگردی پسرم

چیزی نشده
فقط یه کم خاکی شده چادر من
گریه نکن

چیزی نشده
فقط یه کم سنگین شده سرم حسن
گریه نکن

آتیشم می زنه اشکِ چشات
ای مادر ای مادر

دارم میمرم، از بغض صدات 
ای مادر ای مادر

گریه نکن ای مادر...

غصه خوردی پسرم
تویِ اون کوچه آخه مُردی پسرم

حسنم غصه نخور 
دیدی منو خونه آوُردی پسرم

چیزی  نشده 
فقط یه کم دستم ورم کرده همین 
گریه نکن

چیزی نشده  
فقط یهو دیدی که من خوردم زمین 
گریه نکن

آتیشم می زنه اشک چشات 
ای مادر ای مادر

دارم میرم از بغض صدات 
ای مادر ای مادر

گریه نکن ای مادر...

چی کشیدی پسرم
سخته به والله هر چی دیدی پسرم

عاقبت میمیری 
از طعنه هایی که شنیدی پسرم

چیزی نشده
فقط به هم خورده کمی تعادلم 
گریه نکن

چیزی نشده
فقط یه کم قرآن بخون واسم گُلم 
گریه نکن

حسنم عزیزم عزیزم...

*حسنم! چرا هر چی صدات می زنم جواب نمیدی حسنم؟ چرا امشب آرومی حسنم؟ بیا جلو  ببینم تو تاریکی نمی بینمت...
صدا بلند شد: مادر! مادر! گفت: مادر جانم! مادر من حسینم، نه حسن!...*

.