نمایش جزئیات

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها حاج محمدرضا طاهری

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها حاج محمدرضا طاهری

دوباره دلم تو فاطمیه بی قراره
هوای گریه بینِ روضه داره
برای مادری که بی مزاره

الهی نداره مادرم یه بارگاهی
که پر بشه ز پرچم و سیاهی
دیگه نمونده توی سینه آهی

ما که خیلی ساله نوکریم
آرزومونه از اون قدیم
یعنی میشه مسجد و نبی نوحه دَم بدیم

فاطمه عزیزِ حیدر...

دعام کن 
ببین که مشکی پوشیدم، نگام کن
یه عُمره که صدات زدم صدام کن
با دست نیمه جون منو نگام کن

فداتم
دوباره فاطمیه شد گداتم
می بینی که میونه نوکراتم
منم شریک داغِ بچه هاتم

سایه ی روی سَرِ منی
داد زدم که مادرِ منی
آرزومه که تو یه بار بگی، نوکرِ من

فاطمه عزیزِ حیدر...

میسوزه
داره بهشتِ مصطفی میسوزه
یه مادری تو شعله ها میسوزه
به پیش چشم مرتضی میسوزه

* همچین که بی بی پشت در بود، رو زمین افتاده بود، مولا رو داشتن می بُردن، چه منظره ای امیرالمؤمنین پشت در دید؟ یه وقت دیدن سریع عباش رو انداخت روی زهرا...*

در افتاد
دَرِ خونه به روی مادر افتاد
یه ناله کشید و آخر افتاد
حرومیا دیدن که با سر افتاد

دل اسیرِ غصه ها شده
چه قیامتی به پا شده
روی چادرش خدا پر از رد پا شده

*حالا از مدینه بریم کربلا...*

بُنَیَّ! 
خودم دیدم که گرد و خاک به پا شد
تن تو بوسه گاهِ نیزه ها شد
خودم دیدم سرت چطور جدا شد

بُنَیَّ! 
تنت رو خاک کربلا رها بود
تو قتگاه تو سر و صدا بود
چرا رو جسم تو جایِ عصا بود

من خودم دیدم مَحاسنت
مونده بود تو دستِ دشمنت
تا ابد یادم نمیره که تشنه کُشتنت

یا حسین! غریبِ مادر.‌‌..

.