نمایش جزئیات

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها سیدمجید بنی فاطمه

سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها سیدمجید بنی فاطمه

دلی که سوخت با حال خراب آتش نمیگیرد
که این میخانه با جوشِ شراب آتش نمیگیرد‌

خس و خاشاک آوردند دریا را بسوزانند
حرامی ها نمی فهمند آب آتش نمیگیرد

اگر آتش گرفت این در به گرمای وجود توست
کدامین چوب پیشِ آفتاب آتش نمیگیرد

سَرِ دستِ علی با اشکِ چشمانِ حسن تر شد
اگر از شرمِ زهرا این طناب آتش نمیگیرد

اگر قرآن جهنم را روایت می کند یعنی
به این آتش نوشتن ها کتاب آتش نمیگیرد

زمانی کعبه را آتش زدند و همچنان قبله است
اگر چادر بسوزد که حجاب آتش نمیگیرد

دلت را مُشت مُشت انگار در دستاس میریزی
دلش سنگ است اگر این آسیاب آتش نمیگیرد

در این بستر از این پهلو به آن پهلو تو میسوزی
تو میسوزی چرا این رَختِ خواب آتش نمیگیرد

چرا دائم گُلِ نیلوفرت در غنچه میماند
چرا رویت کبود است و نقاب آتش نمیگیرد

تو که می سوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت
از این غم هیچکس مثلِ رباب آتش نمیگیرد

کنار نامه ی اعمال من این شعر پیوسته است
اگر روح و تنم روز حساب آتش نمیگیرد

.