نمایش جزئیات
سینه زنی حضرت زهرا سلام الله علیها حاج حنیف طاهری
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
یه دستشو روی دیوار
یه دست به پهلو می گیره
نمی دونم چی شد تو کوچه
از بابامون رو میگیره
ای مادر جَوُونم
یاسِ قدکمونم
تو میری و دیگه من
زنده نمی مونم
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
برده از باغ گَردِ خزونو
تا با یه زحمت زد آب و جارو خونه مونو
با دستای مهربونش
موهامونو کرده شونه
خدا رو شکر بهتره حالش
که روشنه تنور خونه
تو بسترِ غریبی
غرقِ داغ و درده
نفس آخر ای کاش
به سینه برگرده
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
گرم خوابه چشمای مردم
تو بستر بیداره نگرون عصر دهم
نوازشِ گرم دستاش
شونه ی موی حسینه
بوسه های آخرِ مادر
نذر گلوی حسینه
مرغ بی پر و بال
دائم میره از حال
با گریه میگه مادر
وعده ی ما گودال
غریبِ مادر...
.