نمایش جزئیات

سینه زنی وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها کربلایی محمدحسین پویانفر

سینه زنی وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها کربلایی محمدحسین پویانفر

گشته رها بر سر نی، زلف سیاهِ قمرم
شعله کشید آتش غم، بر جگر شعله ورم
 
از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر
روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر
 
ای اُم بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
 
علمدار نیامد...
 
از داغ تو جانِ آسمان میسوزد
با غربت این اشک روان میسوزد
 
بعد از گذرِ سه سال قلب تو هنوز
از شرمِ گلوی کودکان میسوزد
 
از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر
روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر
 
تا هلهله در لشکر کفار افتاد
پیشِ تَنِ او شاه به اصرار افتاد
 
دست حرم خون خدا را بستند
وقتی به زمین دستِ علمدار افتاد
 
ای اُم بنین یادِ علی آب نمیخورد
سقای حرم بود ولی آب نمیخورد
 
ای اُم بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
 
علمدار نیامد...
 
تا به زمین خورد و شکست
غرقِ به خون بال و پرش
مادر کشید دست نوازش به سرش
 
بر سینه ی داغِ دشت افتاده عَلَم
جاری شده خونِ جگر از چشم حرم
 
هرچند که علقمه نبودی اما
زهرا عوض تو ناله میزد پسرم
 
ای اّم بنین پهلویِ آن یار شکسته
دست و دل و اَبروی علمدار شکسته
 
ای اُم بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
 
علمدار نیامد...
 
پاسخ هر مسئله ای، مقصد این قافله ای
گرچه ندارد دلِ ما با حَرَمت فاصله ای
 
نور دل بی شکیب، ما را دریاب
در هر نفس ای طبیب ما را دریاب
 
دور از تو در این جهان غریب افتادیم
یا سیدنا الغریب ما را دریاب
 
در خَلق جهان جز تو خریدار نداریم
ما غیر شما با احدی کار نداریم

.