نمایش جزئیات

زمزمه شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها حاج محمدرضا طاهری

زمزمه شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها حاج محمدرضا طاهری

برادر کجایی؟ امون از جدایی
هنوز خواب میبینم، عزیزِ دلم!
روی نیزه هایی، عزیرِ دلم !
 
فدای نگاهت، فدا اشک‌ و آهت 
جامونده دل من، عزیرِ دلم !
توی قتل گاهت، عزیرِ دلم !
 
*روضه ی حضرت زینب امشب اینه:...*
 
تنها حسین‌ جان
 ای کشته ی حسادتِ دنیا حسین‌جان
 
لب تشنه کُشتنت لبِ دریا حسین‌جان
 تنها حسین‌جان
 
بی سر حسین‌جان 
من وصدا زدی زیر خنجر حسین‌جان 
 
میشنیدم‌ اونجا ناله ی مادر، حسین‌جان 
بی سرحسین‌جان
 
چه زجری کشیدم تا که شمر رو دیدم
نِشِست روی سینه ات 
دیگه اون لحظه جایی رو‌ ندیدم 
 
یه نامرد اَذون داد، عباشو تکون‌داد
سرت رو روی دست، به لشگر نشون داد
 
قلبم‌ شکستو
 دیدم‌ که با چکمه روی سینه ات نشستو
 
با نیزه ای داداش راه گِلوتو بستو
 قلبم شکستو
 
از دستِ شمرِ
هرچی که میکشم از دسته شمرِ
 
اونی که سینه ی تورو‌ شکسته شمرِ
از دستِ شمرِ
 
حسین‌جانم! حسین‌، جانم! حسین‌جان!
 
اگر کشتن چرا آبت ندادن 
تورا زان در نایابت ندادن 
 
اگر کشتن چرا خاکت نکردن 
کفن برجسم‌صد چاکت نکردن
 
حسین‌جانم! حسین‌، جانم! حسین‌جان!
 
به یادت در نوای آب آبم
چونان تو زیر تیغ آفِتابَم
 
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم 
 
لباس تو در آغوشم برادر 
صدایت مانده در گوشم برادر 
 
تو‌ماندی بی کفن بر خاک صحرا
چگونه من‌کفن پوشم برادر 
 
حسین‌جانم! حسین‌، جانم! حسین‌جان!
.