نمایش جزئیات

سینه زنی شهادت امام کاظم علیه السلام به نفس سیدرضا نریمانی

سینه زنی شهادت امام کاظم علیه السلام به نفس سیدرضا نریمانی

کنجِ زندون مثل شمعی نیمه جون
 میزنه سوسو چراغِ آسمون
 
 زندون کجا و وسعت کهکشون
 زندون کجا و غربتِ آسمون 
 
چه یوسفی اسیر زندون شده
 ای روضه خون! این روضه هارو نخون 
 
زندون سیاه و سرد و تاریک و تار 
افتاده رو سجاده با حالِ زار
 
 دیوار و در با روضه هاش بیقرار
 ای وای از این غم
 
پاشیده رو دنیایِ ما گردِ غم‌
موسیِ ما دلِ خون شده از ستم
 
پاهاش شد از زنجیر وغل پُر وَرم
ای وای از این غم 
 
واویلتا، واویلتا...
 
وایِ من! غم‌زد شَرر بر جان او
یک یهودی بوده زندانبان او
 
سوزونده داغِ روضه قلب مارو 
تو‌ گریه هاش صدازده خدارو
 
روشن شده زندون چرا خدایا!
شاید بازم صدا زده رضا رو 
 
داره عجب رکوعی وسجودی 
از دست اِبنِ شاهِکِ یهودی
 
مونده چقدر روی تنش کبودی
 موسی بن جعفر
 
زندونه یا غروبه آسمونه 
عَجِلْ وَفاتِی واسه چی میخونه؟
 
از روضهٔ مدینه داد نشونه 
موسی بن جعفر
 
واویلتا، واویلتا...

.