باب الحرم - سرود مبعث حضرتِ محمد صلوات الله علیه به نفس حاج محمدرضا بذری

فهرست

نمایش جزئیات

روی دوش غار حرا، داره میشینه آسمون

کبوتر وحی اومده، داره میگه أِقراء بخون

بخون به نام‌ِ خالق هستی لَوْکَرِهَ الْکافِرون

ماه سر زده، خبر اومده

رایتُ الهُدی توی دستای احمده

شادی بی حده حکم ایزده

تاج پیغمبری رو سرِ محمده

وقت اجابته و نزولِ رحمته

شروع راه دین از روز بعثته

مصطفی شد نبی تا به همه بگه

ادامه ی راه دین با ولایته

مَنَّ اللّهَ عَلَی المُؤمِنین

بنورِ خاتم المرسلین

دیگه باید از این به بعد، دین خدا احیا بشه

وقتشه درخت ستم، ریشه کن و رسوا بشه

باید تو این راه یا رسو ل الله خط علی معنا بشه

توی این مسیر، غیر مرتضی

کی مثه سایه می مونه پای مصطفی؟

لیلة المَبیت غیر مرتضی

کی میتونس که بخوابه جای مصطفی؟

جنگ بدرُ احد، شاهده هیبتش

لافتی خونده خدا واسه غیرتش

خندق و خیبرن جلوه ی قدرتش

دینه اسلامِ مدیونه شجاعتش

مَنَّ الّله عَلَی المُؤمِنین

بِنور مُولَی الْموَحِدین

خلاصه ی بعثت میشه، ولایت شیر خدا

زنده شده هر دینی با، نفس و دَم مرتضی

ختم به حیدر بوده همیشه راه همه انبیاء

ذکر یاعلی، ذکر اعظمه

شأنش و خدا میدونه و نبی و فاطمه

جای پاش رویِ دوش خاتمه

پس بیفتن همه انبیا به پاش کمه

دنیا و آخرت، خیالش راحته

هرکسی که زیرِ چتر ولایته

هر کسی غاصبه، حق خلافته

تا قیامت حقش لعن و بَرائته

مَنّ اللّه عَلَی المؤمِنین

بِنور اِمام المُتقین

#شاعران مرتضی سراوانی

عالیه رجبی