نمایش جزئیات

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری

اگر دردمندی اگر بی قراری
اگر سربه زیری اگر شرمساری
 
اگر زخم خوردی اگر پرغباری
چرا ناامیدی؟ابالفضل داری
 
بده دست خود را برو با ابالفضل!
بزن روی سینه بگو یا ابالفضل!
 
خوشا این کرامت خوشا این گدایی
نمیپرسد از تو که هستی؟ کجایی؟
 
به یُمن ابالفضل در کربلایی
خیال تو راحت که حاجت روایی
 
نه تنها خودی ها نه تنها تنی ها
که قـرص است بر او دلِ ارمنی ها
 
همه با مرامان اسیر مرامش
همه نامداران گرفتار نامش
 
حسین است امامش فدای امامش
غلامم غلامِ غلامِ غلامش
 
ابالفضل لنگر حسین است کشتی
بقول رفیقان ابالفضل مَشتی
 
هوا داغِ داغ و حرم قحط آب است
علی بی قرار و پریشان رباب است
 
عمو تشنه را آب دادن ثواب است
ببین هرطرف را که دیدم سراب است
 
بیا مَشک بردار جانِ رقیه
که زخم است دیگر دهانِ رقیه
 
تا قهر علی بَحر خوارج باشد
تا مهر علی سکّه رایج باشد
 
تا پرچم کربلاست همرنگ شفق
عباسِ علی باب حوائج باشد
.