نمایش جزئیات

مدح حضرت امام سجاد علیه السلام به نفس کربلایی حنیف طاهری

مدح حضرت امام سجاد علیه السلام به نفس کربلایی حنیف طاهری

ساقي قدحي باز مرا جام نياز است
سر ريز كن اين باده كه تا صبح دراز است
امشب شب بزم و كرم شاه حجاز است
ميلاد دل افروز مسيحاي نماز است

ز آن روست كه دل مست خداي ازلي شد
در بند علي بن حسين بن علي شد

مهتاب شگفت شب طاعات رسيده
خورشيد خداوند عبادات رسيده
سر حلقه اي از حلقه ي سادات رسيده
فصل مي و مستي و مباهات رسيده

زين بعد چنين بزم مگر خواب ببينيد
لبخند تماشائي ارباب ببينيد

مجنون زده ي كوچه ي حيرانيم امشب
بر حلقه ي گيسوي غزل خوانيم امشب
از شوق به رقص آمده طوفانيم امشب
خاك گل شه بانوي ايرانيم امشب

هر چند كه از آب و گل ايل حسينيم
با آمدنش ما همه فاميل حسينيم

اي باغ محبت گل محراب نيايش
عيسي نفسان را نفس ناب نيايش
اي چشمه ي جوشنده ي سيراب نيايش
اي قبله ي تابنده ي ارباب نيايش

اي آينه ي حي جلي حضرت سجاد
اي زِين حسين بن علي حضرت سجاد

خورشيد ترين قبله ي خورشيد تويي تو
آسوده ترين ساحل اميد تويي تو
عيدانه ترين باده در اين عيد تويي تو
آن سويِ سراپرده ي توحيد تويي تو

از روز ازل بود كه با چشم تو مستيم
تا جام به دست تو بُود باده پرستيم

فانوس خياليم همه در سر راهت
دنبال دل گمشده بر زلف سياهت
تنها دل ما نيست به دنبال پناهت
جبريل كبوتر شده در چتر نگاهت

خُم را همه با نام تو سرمست شكستند
در عرش به عشق تو سر و دست شكستند

اي نام تو فوّاره ي زيبايي دنيا
اي آينه ي شير خدا وقت تماشا
اي خون خدا را علي عالي اعلي
سوگند به تو اي علي سومِ زهرا

سبقت ز همه مي بري هنگام دليري
مانند اباالفضل اگر تيغ بگيري

تا نور تو در بيت ولا جلوه گر آمد
گويا كه خدا بود كه در هر نظر آمد
آغوش گشود و به كنارت پدر آمد
بر طوف قُماط تو دو چشمان تر آمد

گفتا همه را اين ثمر كوثر عشق است
رزمنده ي راه من و پيغمبر عشق است

ميلاد تو با اشك و تو همزاد سِرشكي
در بغض شب غم زده فرياد سِرشكي
غم خانه ي زخمي و غم آباد سِرشكي
سجاده ي غمهائي و سجاد سِرشكي
رنگين شده اين بزم از اين اشك فشاني
آه اي نمك سفره ي هر مرثيه خواني

در هر نفست ياد فراق شهدا بود
بر پيكرت آثار غم كرب و بلا بود

↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』

برچسب ها