نمایش جزئیات
روضه خوانی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام به نفس کربلایی سید رضا نریمانی
دل ز قرص قمر خویش کشیدن سخت است
نازها از پسر خویش کشیدن سخت است
سر زانو کمکم کرد، که پیدات کنم
ورنه کار از کمر خویش کشیدن سخت است
مشکل این است بغل کردن تو مشکل شد
تکه ها را به بر خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگر خویش کشیدن سخت است
*همه گفتن علی اکبر اومده، شبه پیمبر اومده، وقتی به دنیا اومد کربلا هم همین حرفو زدن گفتن علی اکبر اومده، شبه پیمبر اومده،دیدن لشکر داره بهم میریزه گفت به جنگ کی اومدیم؟ اینکه انگار پیغمبره، اما یه مرتبه یه نفر داد زد گفت که اسمش علیِ، هر کی بغض از علی داره بزنه، اینجا یه جوون بود کربلا اینجوری زدنش، زمین گیرش کردن، یه جوون دیگرم من سراغ دارم به عشق علی زدنش..*
یادم نمیرود که همه داد میزدند
طوری بزن که علی بی پسر شود