نمایش جزئیات

روضه‌وتوسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفس کربلایی حنیف طاهری

 روضه‌وتوسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفس کربلایی حنیف طاهری

من در پی آب و تو بیتابی 
نه اشکی مونده و نه گلم آبی
 لالا لالا چرا نمیخوابی؟
 بخواب عزیزم..
 
دیگه برام نمونده شیر مادر
 لبِت شده مثِ کویر مادر 
لالا لالا آروم بگیر، مادر 
بخواب عزیزم ..

تا وقتی راه علقمه وا بود 
مشک عمو مثِ یه دریا بود
 همه امید ما به سقا بود
 بخواب عزیزم...

رو دستِ من نخوابیدی مادر 
از وقتی بابات و‌ دیدی مادر
گلوت و هی نشون‌ میدی مادر 
برات بمیرم..

من غرقِ دردم و تو‌ دلسردی
از تشنگی دوباره تب کردی
بری می دونم‌ بر نمی گردی
برات بمیرم..

فدای این دستای تب دارت
برو‌ علی، دستِ علی یارت
ای کودکم خدا نگه دارت
برات بمیرم..

*حالا ابی عبدالله اومده تو‌میدون بچه رو،
رو‌ی دست گرفته، حرفش تموم نشده تیر به گلو‌ی علی اصغر زدن ...*

روی من‌ و زمین زدن بابا
به روی این دستای من بابا
اینجوری دست وپا نزن بابا
وای از غریبی..

دارم برات لالایی میخونم 
ولی سرت افتاده رو شونم
چه جوری برگردم نمیدونم
وای از غریبی..

بمیری حرمله پیرم کردی
با خنده هات زمین‌ گیرم کردی 
از اشک‌ و آه سرازیرم‌ کردی 
وای از غریبی...

*اینقدر داغ علی اصغر سخت بود، اینقدر بزرگ‌بود، کوچکترین فدایی بود ولی داغش از همه بزرگتر بود... برا هیچ شهیدی کربلا پیغام‌ِ تسلیت، مستقیم‌ از طرف خداوند نیومد، اما دیدن ابی عبدالله این دستا رو‌ میبره زیر گلوی علی اصغر، خونها رو به آسمان میپاشه. ندا اومد:"دَعهُ يا حُسَين"  علی رو به ما بسپار. به مادرش  هم‌ بگو‌ اینقدر بی تابی نکنه، ما یک دایه ای در بهشت قرار دادیم علی رو سیراب کنه، ای حسین ..*