نمایش جزئیات
روضهوتوسل به حضرت قاسم سلامالله علیه اجراشده شب چهاردهم ماه مبارک به نفس کربلایی حنیف طاهری
لاله ی خشکی و از خون خودت تر شدی
بی سبب نیست که اینگونه معطر شدی
سنگ بر آیینه ات خورده و تو پخش شدی
مثلِ غم های دلم چند برابر شدی
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شده ای
ماه دامادِ کفن پوش هِلالم کردی
شاخِ شمشاد عمو، قدِ صنوبر شده ای
*بدن رو برگردوند خیمه دارالحرب، بدن قاسم رو گذاشت کنار علی اکبر خودش نشست بین این دوتا بدن گاهی میگفت: پسرم علی! گاهی میگفت: عزیزم قاسم! هر بدنی رو برگردوند امر فرمود: به خانم ها آرام گریه کنید. ولی وقتی این بدن رو برگردوند یه نگاه به نجمه کرد دید داره دق میکنه، گفت خانما بلند گریه کنید آخه دید قاسم هم قد علی اکبر شده...*