نمایش جزئیات
زمزمه وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی
*شب نوزدهم ماه مبارک رمضانِ، کوفه چه خبره امشب؟...*
پیچیده صدای قدمهای حیدر دوباره
توی کوچههایی که غمگین و تاره
علی قصدِ موندن تو کوفه نداره
*امیرالمؤمنین آمد کنارِ دَرِ خانه، مرغابی ها اومدن جلوش پر و بال زدن، همه میگفتن: علی نرو، علی مسجد نرو، صدازد: رهاشون کنید کاری با این پرنده ها نداشته باشید دارن نوحه سرایی میکنن...
همچین که اومد در خونه رو باز کنه کمربند علی به قلاب در اصابت کرد، کمربند علی بازشد صدازد "أَشدُد حيازَيمكَ لِلمَوتِ، فَإِنَّ المَوتَ لاقيكا"علی کمربندت رو برای مرگ محکمببند...
امیرالمؤمنین وارد کوچه شد، آرام آرام قدم برمیداشت اومد بالای مأذنه ی مسجد کوفه اذان گفت، یه نگاهی به افق کرد صدازد: ای افق کوفه! نشد تو طلوع کنی چَشم علی درخواب باشد، علی همیشه زودتر از تو بیدار بود... *
ای کوفه چه زخم زبونها زدی مرتضی رو
به سُخره گرفتی چقدر اون صدا رو
نخواهی شنید اون طنین دعا رو
دیگه میشه راحت علی از زمونه
تو دنیای نامرد نمیخواد بمونه
یکی هست هنوزم که چشم انتظاره
که پهلوش شکسته نگاش زخم و تاره
تو رو جان زهرا، بمون ای علی جان..
برچسب ها
- میثم مطیعی
- شهادت
- مداحی
- متن روضه
- متن شعر
- اشعار مذهبی
- شعر به همراه سبك
- ماه مبارک رمضان
- امام علی
- روضه جانسوز
- حیدر
- مناجات و روضه
- گریز روضه
- روضه و توسل جانسوز
- متن اشعار
- گریز مداحی
- امیرالمومنین
- امام اول
- متن روضه شهادت امام علی
- متن روضه امیرالمؤمنین
- روضه برای امام علی
- گریز روضه امام علی
- آموزش مداحي
- دانلود مداحي