نمایش جزئیات

روضه‌وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر به نفس حاج مهدی سلحشور 1401

روضه‌وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر به نفس حاج مهدی سلحشور 1401

تیر محبّت تو را منم نشانه یا علی
گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی

بار ولایتِ تو را به دوش دل گذاشتم
کوه معاصیم فتاد از سرِ شانه، یا علی

ای ز دو دیده ام روان خون سَرِ شکسته ات
ای ز دلم گُل غمت زده جوانه، یا علی

تو قهرمانِ خیبری چرا کنار بَستری
هما چگونه سر کند در آشیانه، یا علی

تو کَز عطوفتِ دلت شیر دهی به قاتلت
دستِ تُهی کجا مرا کنی روانه، یا علی

ای پدرِ یتیم ها، دو چَشمِ خود زِ هم گشا
طفلِ یتیمت آمده بر درِ خانه، یا علی

فدای دیدۀ ترت، چه شد که مثل همسرت
شد بدنِ مُطّهرت دفن شبانه یا علی؟

قسم به خون پاک تو، به قلبِ چاک چاک تو
که کُشته بارها تو را تیغِ زمانه، یا علی

مرگ تو بود آن زمان که بینِ خانه دشمنان
زدند همسرِ تو را به تازیانه یا علی

*سرو صدا ها که پشت در زیاد شد، امیرالمؤمنین فرمود:حسن‌جان! بگو‌ همه برن‌ دیگه پشت در خانه کسی نمونه... 
یه بار حضرت اومد همه رو از پشت در خانه پراکنده کرد. بعدِ دقایقی دید هنوز صدای گریه میاد، اومد دید اَصبغ بن نَباته سرش و گذاشته به دیوار، های های داره گریه میکنه، حضرت فرمود: اصبغ مگه نگفتم برو بابام‌ ممنوع الملاقاته؟ اصرار کرد، گفت: آقاجان من تا علی رو‌نبینم نمیرم...
از امیر المؤمنین برا اصبغ اجازه ی ملاقات گرفت. اصبغ میگه امدم‌ تو‌ اتاق آقا رو‌ دیدم‌ حالم‌ خراب شد، دیدم یه دستمالی به سر آقا بستن  صورت آقا زرد شده دیگه نای حرف زدن نداره...
بعد ساعتی دوباره صدای جمعیت از پشت در می اومد. امام‌حسن اومد دید یه عده بچه یتیم کاسه ی شیر به دست گرفتن، همین‌ که  شنیدن شیر برا علی خوبه، بچه یتیما، ندارا، فقرا، این نون شبشونه، ولی همه گرسنه موندن و این شیرها رو آوردن برا علی...
میگن خبر پیچید شیر برا علی خوبه، بعضیا میگن چهل تا بچه یتیم کاسه ی شیر آوردن... 

اما من یه علی رو سراغ دارم‌ کربلا، مادرش از این خیمه به اون‌خیمه دنبال آب بود.میگفت...*

علی جان هرچقدر چنگ بزنی شیر نمیاد
دیگه بعد از عمو آب گیر نمیاد

اونی که تشنه هارو آب میداده 
حالا دستش توی صحرا افتاده