نمایش جزئیات
روضه وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع به نفس کربلایی مجتبی رمضانی
"صَلَّ اللّهُ عَلیکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا "
ما گدایان و فقیرِ سر راه حسنیم
ما همه شیفتۀ نیمه نگاهِ حسنیم
همه هستیم سیاهیِ سپاهی که نداشت
پیش مَرگان علمدارِ سپاه حسنیم
گر ندیدیم به دنیا رُخ زیبایش را
وقتِ جان دادن خود، چشم به راه حسنیم
*عَبدُالزهرا روضه خون بود، خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دید، دید بی بی دلخوره...
گفت: خانم! من روضه خوان شما هستم، چرا دلخور هستید از من؟ حضرت فرمود: چرا روضه ی حسن من رو نمیخونی*....
بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما
ما هدایت شدۀ چهرۀ ماهِ حسنیم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همه عُمر بدهکار نگاهِ حسنم
آبرو داده به ما یار، خرابش نکنیم
با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم
تا توانسته جواب دل ما را داده
حال، ما را به بغل خوانده جوابش نکنیم
مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب
کاش ما بیشتر از این دگر آبش نکنیم
بر روی تک تک ما مادرِ او کرده حساب
گفته هر کس حسنی نیست حسابش نکنیم
*رسول خدا فرمود: چشمی که برا حسنم گریه کنه، روز قیامت گریه نمیکنه...
امام حسن و امام حسین داشتن کُشتی می گرفتن، سن و سالی نداشتن، مادر تشویقشون میکرد، میفرمود: آفرین حسینم.. امیرالمؤمنین نگاه می کرد.. همه ی عالم میدونن زینب حسینیه، زینبممیگفت:حسین! در خونه رو زدن پیغمبر اکرم صلوات الله وارد شد. دید بچه ها دارن بازی میکنن، صدا زد: آفرین حسنم... حضرت زهرا سؤال کرد: بابا جان! شما خودتون فرمودین کوچکتر رو تشویق کنید. فرمود: تو کوچه می آمدم دیدم ملائکه جمع شدن همه میگن: حسین ... دیدم حسنم کسی رو نداره...*
شاعر : مجتبی شگریان همدانی