نمایش جزئیات

روضه‌ وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع به نفس استاد حاج‌منصور ارضی

روضه‌ وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع به نفس استاد حاج‌منصور ارضی

السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةِ البَقیع

دل‌ها بسوزد از هجومی وحشیانه
از ماجرای حمله بر یک آستانه

تخریبِ سخت بارگاهی بی‌کرانه
داغی که شد یادآور حمله به خانه

در منظر چشمان گریانِ پیمبر
شد بُقعه‌ی پاک بقیع ویرانه یکسر

این بارِ اول نیست بیتِ وحی این سان
شد پیش چشمِ مردمان یک‌باره ویران

آتش زدند ویرانه کردند سنگ باران
بوده مرام دشمنان کارِ لعینان

این رسمِ جا افتاده از فرعون اُمّت
بر آنکه آتش زد به بیتِ وحی لَعنت

آری به گل‌زار بقیع چون آذر افتاد
گویی دوباره شهر یادِ مادر افتاد

روزی که روی یاسِ پیغمبر دَر افتاد
نقش زمین ثُلثی زِ آلِ کوثر افتاد

از روی دَر جمعیتی ولگرد رد شد
وَز کوثر قرآن چهل نامرد رد شد

این نقشه دیروز و امروز است و فردا
دارد ادامه این بُرش از مَکر اعدا

شد از سَقیفه شعله‌ی این فتنه پیدا
تا روز عاشوراست این فتنه هویدا

یک روز دشمن شُخم زد کرب وبلا را
روز دیگر ویرانه کرده سامرا را

حال تهاجم بر عقائد باب گشته
یاران دین را حمله از احزاب گشته

آتش تهیه، بر سر احباب گشته
وقت مدد از روضه‌ی ارباب گشته

ارباب! دریاب امّت قالو بلا را
باید مدد شد کشته‌های کربلا را

از کربلا گفتم غمی دارم به هر حال
از پیکر بی‌سر که شد با اسب پا مال

از قطعه قطعه جسم افتاده به گودال
از غارت هر گوشواره تا به خلخال

از اهل خیمه چون که معجر رفت غارت
حالا رسیده تازه هنگامِ اسارت

زینب در آن گودال دنبال که گردد
مَحرم نمانده تا سوار ناقه گردد

اینجاست که عباس غرقِ ناله گردد
چون خواهرش راهی زِ صد بیراهه گردد

چشمِ تو را عباس، دشمن دور دیده
ناموس را در هاله‌ای از نور دیده