نمایش جزئیات

روضه وتوسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی

روضه وتوسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی

پشت در با جگری سوخته، تب می‌کردی
دست و پا می‌زدی و آب طلب می‌کردی

گوشه ی حجره، عَطش فاتحه‌ات را می‌خواند
اشک‌هایت به نظر روضه‌ی سقا می‌خواند

زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
کف زدن‌های کنیزان جگرت را سوزاند

*کنیزا هلهله می کردن صدات به گوش کسی نرسه. هلهله کردن مال زنهاست اما بمیرم برا جدّ غریبت مردا هلهله می کردن"يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ"..* 

دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
خونِ لب‌های تو امروز مرا خواهد کشت

کهنه داغی به دلِ داغ نشین می‌ریزند
آب را پیش نگاهت به زمین می‌ریزند

*آقاجان !بمیرم برا جدّ غریبت، لحظه های آخر طلب آب کرد یکی برگشت گفت آب نمی خوری تا اینکه دقایقی بعد به جهنم وارد بشی...*

تشنگی، زخم ترک روی سبویت انداخت
ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت

از لبت، خاکِ کف حجره تیمم می‌کرد
ناله‌ات را وسط هلهله‌ها گم می‌کرد

بر سر بام عجب مرثیه جان فرسا بود
سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود

اُجرتِ کُشتن تان گندم مرغوب نشد
پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد

شاعر:مرضیه عاطفی

 

برچسب ها