نمایش جزئیات
مدح و توسل ویژهٔ ولادت امام هادی علیه السلام اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد
از ابتدا گِل من را خدا مُطَهَّر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
به نور ناب نگاهِ چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد
زُلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمکِ عشق در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا مُعَطر کرد
چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد
خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه بی حدِ تفسیر شیعه برکت توست
رَهین محضر تو فقه اجتهادیِ ما
میان چشمِ تو آیات فتح را دیدم
شکوهِ عشق تو روحیهٔ جهادی ما
تمام سیره و افعال و قول تو حُجت
اصول زندگیِ تو شده مبادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امام هادی ما
اگر کم از جَلوات جمالی ات گفتم
بذار این همه را پای کم سوادی ما
شدیم مثل گدایان سامرائی تو
مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما
چه می شود که گدایِ گدای تو باشیم
چه می شود بپذیری، فدای تو باشیم
بخوان زیارت پر محتوای جامعه را
بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را
بخوان که روح بگیرد ولی شناسیِ مان
بخوان وَ شرح بده آيه های جامعه را
نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»
بنا نهاده در عالم بنای جامعه را
میان عرش و زمین ، در تمامی ملکوت
ببین تجلی بی انتهای جامعه را
بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»
ببار بر دل من روشنای جامعه را
تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم
همیشه در خط مولایمان علی باشیم
بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوائیِ سامرا باشم
چه خوب مي شود آقای من شوی تا من
تمام عمر در اين آستان گدا باشم
مرا اسير خودت کن که با عناياتت
ز بندهای تعلق، دگر رها باشم
نگاه روشنت اعجاز بی حدی دارد
طلا و مس نه، نظر کن که کيميا باشم
تو خانهٔ دل من را تکان بده شايد
در آستانهٔ تو زائر خدا باشم
بده برات زيارت که يک شب جمعه
کنار قبر شهيدان کربلا باشم
تمام دار و ندارم همه فدای حسين
چه می شود که بميرم شبی برای حسين