نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثممطیعی
یك صبح مى شود كه برایم دعا كنى؟
یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟
مرغِ دل از قفسِ تن به دركشى
در آسمانِ صحن و سرایت رها كنى
ما را به پادشاهى عالم در آورى
یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى
امروزه كاینچُنین به كرامت زبانزدى
تا رستخیز بهرِ شفاعت چه ها كنى؟
تو زائر مدینهاى و طوس مى روى
ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى
«قربون کبوترای حرمت امام رضا »
این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست
حرفى زِ بى وفایى و ظلم زمانه نیست
*به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد یادش میاد، اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه. همه رو گفت آمدن،امام رضا فرمودن: برا من گریه کنید. آقا! پشت سرِ مسافر خوب نیست گریه کنیم. فرمود: گریه کنید، اون مسافری که به وطن بر می گرده نباید پشت سرش گریه کرد...
حضرت معصومه با برادر و خاندان و اهل بیت حرکت کرد. شهر ساوه دشمنای اهل بیت اومدن جلوشون. برادراش وخاندانش رو به شهادت رسوندند. بی بی معصومه این صحنه ها رو دید مریض شد. فرمود من رو قم ببرید....بی بی جان خدارو شکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببری... آخه فرمود: از پدرم موسی ابن جعفر شنیدم قم محلِ شعیان ماست ... راهی هم از ساوه تا قمنبود........
فدای عمه جانتان زینب ..عصر روز یازدهم جایی نداشت بره .همه رو به زور سوار ناقه ها کرد. کجا میخوان ببرنت زینب؟!
بی بی حضرت معصومه وارد قمشد مریضه، مردم قم همه جمع شدن احترامکردن،همه دست ادب به سینه گذاشتن، موسی ابن خزرج بزرگ خاندان اشعری آمد. خودش افسار ناقه ی بی بی روگرفت. پیرمرد پیاده راه می رفت دختر موسی ابن جعفر سواره بود....
آی بی بی میدونی شهر شامچه خبر بود؟..همه جمع شدن کسی دست ادب به سینه نذاشت. مردای شام دستاشون رومشت کرده بودند، سنگ آماده کرده بودند. کسی ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد. بی بی! همهٔ تازیانه ها آماده بود....*
در دستهاى مردم شهر تو سنگ نیست
یعنى سلام مردمِ تو وحشیانه نیست
سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو
اینجا خبر زِ خون دل و دردِ شانه نیست