نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی
ای علمدار دودمان علی
زائر عشق بی نشان علی
یابن الزهرا بیا به جان علی
ذوالفقار عدالت مولا
معنی قدر و کوثر و رحمان
دست من را بگیر آقا جان
تا شوم کشته ی مسیر شما
«یا صاحب الزمان».....
دل پر از شور و سر پر از سوداست
باز فریاد و ناله و غوغاست
باز حرف حبیبه ی طاهاست
ذکر جان بخش یا علی مولاست
چشم گریان من، کجایی پس؟
اشک باران من، کجایی پس؟
آه سوزان من، کجایی پس؟
آمده فاطمیه ی زهرا
فاطمیه طلیعه ی غمهاست
فاطمیه محرم مولاست
فاطمیه اساسِ عاشوراست
گریه کن با تمام شهدا
روزگاری مدینه بَلوا بود
عده ای گفتند دعوا بود
نه جدل روی حقِّ مولا بود
ناله داری؟ بگویمت حالا
شعله ی کینه بود و کوثر بود
جان دین بود و کفر کافر بود
قصدشان قبض روح حیدر بود
پس کجا بود جبرئیل آنجا؟
«چشم حق میدید و دست حق میان بند بود
گوش حق هم ناله ی ناموس حق را میشنید»
یک نفر سوخت؛ یک نفر می دید
یک نفر کشته شد؛ یکی خندید
از جنایت، مدینه می لرزید
محشری بود پشت در برپا
یک نفر می شکست بازو را
لاله کردند یاس مینو را
یک نفر می شکست ابرو را
چه کند غیر صبر شیر خدا
یک نفر میزد و آن طرف فریاد
این طرف مادری زمین افتاد
رفت حکم غدیر خم از یاد
کس نیامد به یاری آقا
آن طرف دوستانِ بیگانه
این طرف مادری غریبانه
آه کشتند طفل دردانه
وای از این روضه های جان فرسا
شیر دُلدُل سوار را بردن
از حرم مُستجار را بردن
همه ی اقتدار را بردن
برده این صحنه تاب زهرا را
دل شکست و نگاه دلبر سوخت
دختری ناله زد که مادر سوخت
سالها بعد روی دختر سوخت
در شرار غروب عاشورا
یک طرف روی خاک پیکرها
یک طرف روی نیزه ها سرها
یک طرف دور از برادرها
عده ای گفته اند معجرها
*گفت بابا جان!....
رفتی و روی سرم روم سیاه
چادر شعله وری بود که نیست
عمه فردا به همه می گوید
با پدر دختر من رفت كه رفت
لاله گون لاله ی گوشم شده و
هدیه ی اکبر من رفت که رفت