نمایش جزئیات
سینه زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
ببین صدای گریه های من شده بلند
برای بار آخرم شده فقط بخند
بخند و چشمای کبودتو به روم ببند
بخند که لحظه های آخرو عوض کنی
ی بار دیگه حال حیدرو عوض کنی
همه سفارشارو کردی اما باز میگی
یادت بمونه که باید درو عوض کنی
به در نگاه نکن به قتلگاه محسنم
همش می گی مگه چی بود گناه محسنم
کِی داغ بچه اتو سه ماهه به دلت گذاشت؟
یه روز میگیره دامنش رو آهِ محسنم
تو رو به جون من کنار من بمون
قرارِ قلبِ بی قرار من بمون
«فاطمه! نرو نرو علی غریبه..»
نگو یه روز گرفتن از سرم، عمامه امو
که نشنیده میگیرن این روزا سلاممو
می بینی حالِ ذوالفقار در نیاممو
به قلب زارم حق بده بسوزه دق کنه
به ذوالفقارم حق بده یه روزه دق کنه
برای حیدرت همین بسه که چشمشو
به چشم نیمه باز تو بدوزه دق کنه
چشات و واکن و نگاهتو بده نشون
تو رو به جون خاطرات خوبمون بمون
منو نگاه کن و تو این غروب رفتنت
زمین نزن منو نرو به سمت آسمون
تو رو به جون من کنار من بمون
قرار قلب بی قرار من بمون
«فاطمه! نرو نرو علی غریبه..»
بهت که گفته بودم آخه بی خبر نرو
به قطره قطره اشکای دمِ سحر نرو
یا لااقل بدون همسفر، سفر نرو
داری میری سفر دعا کنم سفر برات
میدونم این جدائی میشه دردسر برات
میری ولی برا دلی که میشه تنگِ تو
دو خط نوشتی یادگاری روی در برام
نوشتی روی در که بچه هام فدای تو
الهی من فدای اشکِ بچه های تو
ببین حسینمو چه جوری گریه میکنه
فدای غربت غریبِ کربلای تو
تو رو به جون من کنار من بمون
قرار قلبِ بی قرار من بمون